حضور «مهمان حبیب» در کتابفروشی‌ها


به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «مهمان حبیب» به قلم جمعی از نویسندگان به تازگی توسط انتشارات سوره مهر منتشر و روانه بازار نشر شده است. این کتاب دربرگیرنده سی وشش روایت از مراسم چهارمین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی در کرمان است.

«مهمان حبیب» ۳۶ روایت از مشاهدات ده‌ها نویسنده از اتفاقات مراسم چهارمین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی است که با حضور در گلزار شهدا، منازل شهدا، بیمارستان‌ها، مراکز انتقال خون، کوچه‌ها و خیابان‌های کرمان روایت‌های دست اولی از پیش از واقعه ترورریستی و پس آن را نوشته‌اند.

پیش از برگزاری چهارمین سالگرد سردار سلیمانی قرار بود ویژه برنامه‌ای با عنوان رویداد «روایت‌نویسی رسم وفا» با حضور ده‌ها نویسنده در این مراسم برگزار شود اما با وقوع واقعه تروریستی در عصر ۱۳ دی رخدادها و روایت‌ها طور دیگری رقم می‌خورد.

این‌اثر توسط حوزه هنری کرمان با همراهی احسان قائدی راهبر رویداد روایت نویسی، محمدمهدی رحیمی مسئول دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری کشور و علیرضا اسلامی مسئول دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری کرمان و جمعی از نویسندگان تهیه و تولید شده است.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

«- با سوز بخون
این «با سوز بخون» ش را طوری گفت که انگار توی دلش کوره‌ای هزار درجه‌ای است. سرم را برگرداندم سمت تی‌وی وال بزرگی که ابتدای گلزار قرار داشت. دیدم پدر شهید سلطانی‌نژاد که هشت نفر از اعضای خانواده‌اش را از دست داده از مداح چنین تقاضایی دارد.

دوباره مداح میکروفون رو در دست گرفت:

– صبر کنید. صبر کنید. فعلاً جنازه رو توی قبر نذارید. پدر شهید می‌خواد یه صوتی از دخترش پخش کنه.
نیمی از افراد حاضر در گلزار خودشان را رساندند روبروی تلویزیون.

– سلام، مریم سلطانی‌نژاد هستم، شش ساله. پیش‌دبستانی حضرت رقیه. شهر کرمان. می‌خوام یکی از وصیت‌های حاج قاسم را براتون بخونم.»

این‌کتاب با ۲۵۲ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه، و قیمت ۲۳۵ هزار تومان عرضه شده است.



منیع: خبرگزاری مهر

کتاب لحظه‌ی برخاستن؛ صدای تحول از زبان ملیندا گیتس

ملیندا گیتس، همسر بیل گیتس بنیان‌گذار شرکت مایکروسافت، تنها یک چهره‌ی همراه در سایه‌ی موفقیت همسرش نیست. او در سال 2013 به عنوان سومین زن قدرتمند جهان انتخاب شد؛ زنی که همواره دغدغه‌ی کمک به دیگران را داشته و در مسیر توانمندسازی زنان و تغییر اجتماعی گام برداشته است. کتاب او با عنوان لحظه‌ی برخاستن (The Moment of Lift) یکی از اثرگذارترین کتاب‌های الهام‌بخش در زمینه‌ی موفقیت فردی و اجتماعی است.

چرا کتاب لحظه‌ی برخاستن مهم است؟

این اثر، تجربه‌ها و تأملات ملیندا گیتس را در زمینه‌ی مسائل جهانی، نابرابری جنسیتی، آموزش، بهداشت و خانواده بازتاب می‌دهد. او به جای شعار، با روایت‌های واقعی از زنانی از سراسر جهان، نشان می‌دهد چگونه می‌توان برخاست و تغییری واقعی رقم زد. اگر اهل مطالعه هستید یا به دنبال خرید آنلاین کتابی انگیزشی و تاثیرگذار هستید، لحظه‌ی برخاستن می‌تواند انتخابی عالی باشد.

از کجا بخوانیم یا تهیه کنیم؟

کتاب لحظه‌ی برخاستن هم‌اکنون در بسیاری از فروشگاه‌های معتبر کتاب در دسترس است. با خرید آنلاین کتاب از فروشگاه‌های اینترنتی می‌توانید این اثر بی‌نظیر را درب منزل تحویل بگیرید و خواندن داستان تحول زنان سراسر دنیا را آغاز کنید.

نظرات منتقدان درباره‌ی کتاب

به گفته‌ی تارا وستوور، نویسنده‌ی کتاب تحصیل‌کرده، کتاب لحظه‌ی برخاستن «درسی درباره‌ی گوش دادن» است و آن را «فراخوانی قوی، تکان‌دهنده و متواضعانه برای برخاستن» توصیف می‌کند. همچنین برنی براون معتقد است که ملیندا با شجاعت و حساسیت، داستان‌هایی تأثیرگذار را با اطلاعات دقیق تلفیق کرده است تا کتابی پدید آورد که خواننده آن را مدت‌ها در ذهن و دل خود نگه می‌دارد.

کتابفروشان در سامانه بازار کتاب طی روز نخست چقدر فروختند؟


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ با پایان یافتن سی‌وششمین نمایشگاه کتاب تهران از روز گذشته 28 اردیبهشت ماه فروش ویژه کتابفروشان در سامانه بازار کتاب آغاز شده است،‌ با این حال برخی از کتابفروشان این انتقاد را وارد کرده‌اند که پس از اتمام نمایشگاه کتاب تهران هم‌چنان نمایشگاه مجازی کتاب تهران فعال است و کاربران می‌توانستند از آن خرید کنند.

بررسی خبرنگار تسنیم نشان می‌دهد که نمایشگاه مجازی کتاب تهران با پایان یافتن نمایشگاه کتاب تهران یک روز دیگر نیز به فعالیت خود ادامه داده است و کاربران  تا پایان روز گذشته 28 اردیبهشت ماه نیز امکان خرید از نمایشگاه کتاب تهران را داشته‌اند.

بنابه گفته ابراهیم حیدری قائم‌مقام نمایشگاه کتاب تهران این اقدام برای جابه‌جایی بن‌کارت‌های شارژشده در کد ملی افراد به سامانه بازار کتاب بوده است،‌ برای انجام حساب و کتاب‌های مالی و انتقال یارانه‌ها ناچاراً سایت نمایشگاه مجازی کتاب تهران نیز فعال بوده است.

وی ادامه داد: به‌جبران این اتفاق،‌ ما یک روز دیگر را نیز به نمایشگاه مجازی کتابفروشان اضافه کردیم،‌ بنابراین نمایشگاه مجازی کتابفروشان در سامانه بازار کتاب از 28 اردیبهشت تا اول خرداد ادامه دارد.

حیدری با اشاره به آمار فروش در روز نخست نمایشگاه مجازی کتابفروشان گفت:‌ در روز نخست یک میلیارد و 168 میلیون ریال توسط یک‌هزار و 700 نفر کتاب خریداری شده است،‌ این کتاب‌ها از سوی 198 کتابفروشی به مشتریان فروخته شده است.

انتهای پیام/+



منبع: خبرگزاری تسنیم

تو خویشاوندی دیرینه‌ای با رودها داری؛ به دریای تو می‌ریزند جریان‌های بسیاری


به گزارش خبرنگار مهر، فاطمه عارف‌نژاد که شعرها و غزل‌های بسیاری برای جبهه مقاومت سروده، در جدیدترین شعرش غزلی برای شهید حاج قاسم سلیمانی و شهدای گلزار شهدای کرمان سروده است.

این غزل را در ادامه می‌خوانیم؛

*

رسیدند از غروبِ جاده مهمان‌های بسیاری

ببین! جمع‌اند اطرافت پریشان‌های بسیاری

هوا بوی جدایی می‌دهد در موسم دیدار

افق ابری‌ست، در راهند باران‌های بسیاری

تو خویشاوندی دیرینه‌ای با رودها داری

به دریای تو می‌ریزند جریان‌های بسیاری

نگاهت چلچراغ مسجد و دیر و کلیسا بود

به تو روشن شده چشم شبستان‌های بسیاری

از آن روزی که شهر آمادهٔ تشییع زخمت شد

چراغانِ غمت مانده خیابان‌های بسیاری

تو ای تا بوده و هست آشنا با سبزِ فروردین!

گذشت از باغِ ما بی تو زمستان‌های بسیاری

چرا گلدان شکست و گل‌ترین‌ها سرخ پوشیدند؟

چرا در خون خود غرق‌اند ریحان‌های بسیاری؟

به شوق آسمان از غزه تا بیروت، تا کرمان

کبوتر می‌شوند این‌روزها جان‌های بسیاری

بگو با دشمنان از اقتدار آه مظلومان

کماکان پیش رو دارند طوفان‌های بسیاری…



منیع: خبرگزاری مهر

زخم بر زخم است آری داغ ابراهیم ما


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، جمعی از شاعران کشور در آستانه فرارسیدن سالروز شهادت آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی، تازه‌ترین اشعار خود را به مقام این شهید و دیگر شهدای خدمت تقدیم کردند. 

نماهنگ “روز پرواز” با شعری از نغمه مستشار نظامی و با صدای سید یوسف به همین مناسبت منتشر شد. بخش‌هایی از سروده مستشار نظامی به این شرح است: 

زخم بر زخم است آری داغ ابراهیم ما

دشمنان اما نمی‌بینند هرگز بیم ما

داغ بر داغ است آری داغ یاران شهید

آری اما عاقبت غم می‌شود تسلیم ما

«تا شهادت با ولایت» راه و رسم کوثری‌ است

مادر سادات فرمود این روش تعلیم ما

روز میلا علی‌ موسی‌الرضا جان سال‌هاست

روز پرواز کبوتر بوده در تقویم ما

در میان کوه‌های کشورت آسوده‌ای

آه ابراهیم، ابراهیم، ابراهیم ما

این نماهنگ را می‌توانید در ادامه ببینید: 

 

.

 

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

«سردار ایرانی» قدم به کتابفروشی ها گذاشت


به گزارش خبرگزاری مهر، رمان نوجوان «سردار ایرانی» به قلم سید میثم موسویان و تصویرگری هادی اسدی به تازگی درباره سردار شهید حاج قاسم سلیمانی توسط انتشارات کتاب جمکران منتشر و راهی بازار نشر شده است.

این کتاب تصویرکننده روزهایی است که سردار سلیمانی در گوشه‌ای از لبنان به تدبیر جنگ سی و سه روزه مشغول بود.

«سردار ایرانی»، ماجرای سه پسربچه شیعه است که با یک بمباران زندگیشان عوض می‌شود. وقتی قرار بوده زیر آوار بمانند، سر از دالان عجیبی در می‌آورند که پای ایرانی‌ها را به ماجرای کتاب می‌کشد. اما این همه ماجرا نیست. پیرمردی که مراقب آنهاست، کارهای عجیبی می‌کند. بچه‌ها با فکر اینکه نکند این پیرمرد جاسوس اسرائیل باشد سر ازماجراهای تازه‌ای درمی‌آورند. باز هم وارد آن دالان می‌شوند و گره خیلی از مشکلات را وقتی باز می‌کنند که با حاج قاسم گره می‌خورند. «سردار ایرانی»، نه تنها رمانی برای پیوند خوردن نوجوانان با سردار است بلکه فرصت جرأت ورزی و حل مساله را هم پیش روی مخاطب می‌گذارد تا خودش را وسط تاریخ امروزش ببیند.

سید میثم موسویان که سابقه نگارش آثاری همچون بی‌نام‌پدر، به‌نام‌مادر، تفنگمو زمین نذار و… را دارد و برنده جوایز قلم زرین، جایزه جلال، کتاب سال جمهوری اسلام و… بوده، با نگارش رمان «سردار ایرانی» تجربه جدیدی در ارائه اثر برای رده سنی نوجوان داشته است.

در قسمتی از این کتاب می خوانیم:

آنها اصلاً حرف‌های من را نمی‌شنیدند. به خودم جرئت دادم و رفتم و دست حاج قاسم را کشیدم و باز فریاد کشیدم: «این‌جا لو رفته.» بعد گریه کردم و گفتم: «توروخدا حاج قاسم! گوش بده» حاج قاسم سرش را بلند کرد و به سید حزب الله گفت: «حس می‌کنم، اینجا را هم الان می‌زنند.»

سید سرش را بلند کرد و به حاج قاسم لبخند زد. حاج قاسم گفت: «بهتره همین حالا شما ساختمان رو ترک کنید!»

سیدحسن سر تکان داد و گفت: «بذار کارمان را بکنیم، انتقال این همه تجهیزات خیلی سخته!» من دست سیدحسن را گرفتم و بوسیدم و فریاد کشیدم: «توروخدا! به حرفش گوش کنید» …

این کتاب با ۱۷۸ صفحه و قیمت ۱۵۷ هزارتومان عرضه شده است.



منیع: خبرگزاری مهر

احوال حج_۱۸/ دفاع مقدس، بستر ورزیدگی در اردوگاه مجاهدسازی حج


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌  رحیم مخدومی نویسنده کتاب «یار کجاست» نوشت:

می‌توانم بگویم که همه حرفم و محتوای سفرنامه «یار کجاست» برگرفته از اون بیت معروف است که می‌گوید: «کعبه یک سنگ نشان است که ره گم نشود حاجی احرام دگر بند ببین یار کجاست»

حج را یک ظاهر می‌دیدیم و یک باطن؛ آنچه که ما دیدیم یک اردوگاه و پادگان بود برای ساختن و ورزیده کردن؛ درست مثل پادگانی که شما را بالای یک بلندی بردند که از ارتفاع بپری و نمی‌دانی در آینده به چه کار شما می‌آید.

اگر آنجا شما را از زیر سیم‌های خاردار سینه‌خیز می‌برند و نصف شب با صدای انفجار بیدارتان می‌کنند و سیبلی می‌گذارند برای شلیک، شباهت زیادی با حج دارد.

شما در عرفات باید بی‌خوابی بکشید، در رمی جمرات باید سنگهای خاصی انتخاب بکنی، اینها همه نماد است که به شما یاد می‌دهند دنیایی که شما را به آنجا انداخته‌اند حتما دنیای مبارزه و انتخاب و حق و باطل است که باید جبهه خودت را انتخاب کنی.

در این جبهه حتما باید اهل رزم و مبارزه باشی و نمی‌توانی تماشاچی باشی؛ صرف اینکه بنشینی عبادت و دعا کنی مشکلی را حل نمی‌کند. حتما باید به صف رزمنده‌ها و سلحشوران بپیوندی و خودت شلیک به هدف را تجربه کنی.

ما اردوگاه و پادگانی دیدیم که از مسلمان، مجاهد پرورش می‌دهد نه صرفاً عابد و عارف؛ می‌خواهد مسلمان، مجاهد بار بیاید.

دفاع مقدس هم در لمس این تجربه به ما کرد و اگر دفاع مقدسی نبود و ما مشرف می‌شدیم به این سفر حج، قطعاً و یقیناً این حس در ما متصور نمی‌شد.

تک تک شهدایی که جلوی چشم ما شناسنامه دستکاری کردند، کسانی که برای شهادت از هم سبقت گرفتند و اخلاصی که در این بچه‌ها بود، اینها از ذهن ما نمی‌توانست پاک شود.

این نگرش خیلی کمک ‌کرد که ما موضوع حج را از این منظر نگاه بکنیم.

 

.

 



منبع: خبرگزاری تسنیم

«عزیز زیبای من» خطاب حاج قاسم به دخترش است؛ حق نداری خودت را برتر بدانی


خبرگزاری مهر_ گروه فرهنگ و ادب: کتاب «عزیز زیبای من» نوشته زینب مولایی دربرگیرنده روایت مستندی از هفتاد و دو ساعت پایانی زندگی شهید حاج قاسم سلیمانی است.

این کتاب توسط انتشارات مکتب حاج قاسم منتشر و روانه بازار نشر شده و نویسنده در آن سراغ خاطرات اعضای خانواده‌، چند نفر از فرماندهان جبهه مقاومت و رفقای قدیمی سردار سلیمانی رفته است و علاوه‌بر نگرانی‌ها و دغدغه‌های اطرافیان سردار در روزهای میانی دی‌ماه ۱۳۹۸، به شرح روحیات و منش حاج قاسم پیش از شهادت نیز می‌پردازد.

منبع اصلی این کتاب، مستند «پرواز ۱:۲۰» به کارگردانی مهدی نقویان است. نکات تکمیلی از طریق مصاحبه‌های بیشتر جمع‌آوری و به متن کتاب اضافه شده است. در انتهای کتاب نیز تصاویر مرتبط با متن خاطرات، شامل عکس‌های خانوادگی، تصویری از دست‌نوشته‌ی شهید و نامه‌ی ایشان به همسرشان آمده است.

در بخشی از متن این کتاب می خوانیم:

عزیز زیبای من، روزها و شب های زیادی ست که از آن نیمه شب وصال تو به معشوقت می گذرد.

شما به معشوق زیبایت رسیدی، ولی ما را در میانه آتشی که هیزم عشق شعله هایش هر روز بیشتر و سوران تر می شود، تنها گذاشتی.

مگر نه آنکه عاشق و معشوق با نرسیدن جاودانه می شوند، که اگر وصالی باشد، از یاد می رود، ولی وصال شما مرز های قصه های عاشقانه را جا به جا کرد، و البته یک تاریخ را!

هر زمان از معشوقت برایمان حرف زدی، دلمان لرزید و ترس این عشق، با تمامی لحظات زندگی مان عجین شد، ولی هیچ گاه دل و روحمان باورش نکرد. نمی دانی چقدر به معشوقت حسودی مان می شود…!

به لحظه ای که نو عروس زیبایت، تو را با تمام وجود در آغوش کشید و ما را در حسرت فقط یک لحظه گرمی آغوشت گذاشت.

به بهانه سالروز شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس با زینب مولایی نویسنده این کتاب به گفتگو پرداخته ایم.

مشروح این گفتگو را در ادامه می خوانید:

* خانم مولایی چه شد سراغ نگارش این کتاب رفتید؟

یک کتاب با عنوان «قاسم حاج قاسم» پیش از این کتاب داشتم که شامل زندگینامه شهید وحید زمانی نیا، جوان ترین محافظ حاج قاسم بود؛ این کتاب از طرف انتشارات مکتب حاج قاسم پذیرفته شده و شیوه نگارش آن را پسندیده بودند. این شد که پیشنهاد این کار را دادند.

بنا بر گفته انتشارات مکتب حاج قاسم مستندی با عنوان پرواز ۱:۲۰ با محوریت سه روز پایانی زندگی حاج قاسم ساخته شده بود و ما میخواستیم آن را تبدیل به کتاب کنیم. من هم برای شروع، مستند را دوباره نگاه کردم و سوالاتی در حین نگارش داشتم که پاسخ آنها را پیدا کردم و در نهایت کتاب «عزیز زیبای من» شکل گرفت.

چند اسم برای کتاب پیشنهاد شد. دست نوشته های حاج قاسم هم برای نامگذاری کتاب بررسی شد و در نهایت «عزیز زیبای من» از متن خود حاج قاسم خطاب به دخترش که نامه ای درباره مرگ و شهادت نوشته بود انتخاب شد و دست خط خود حاج قاسم بر روی جلد نقش بست.

* منبع اصلی این اثر مستند «پرواز ۱:۲۰» بود. دیدن این مستند چه دقدر بر نگارش شما اثر داشت؟

این مستند پخش شده و در دسترس بود. یک سری مصاحبه ها هم که برای ساخت مستند نیاز بود و استفاده شده بود به صورت کامل تر و در قالب مصاحبه های تکمیلی از طرف انتشارات مکتب حاج قاسم در اختیار من قرار گرفت. سوالاتی هم حین نگارش کتاب بود که سعی کردم آنها را هم تکمیل کنم.

این مستند را دو تا سه بار دیدم و حتماً بر روی نگارش من تاثیر داشته است. هرچند به سبک کتاب های قبلی نگارش این کتاب را پیش بردم و تنها یکسری خاطرات به کتاب اضافه شد. این کتاب مختص سه روز پایانی زندگی حاج قاسم است که ختم به شهادت می شود و فلش بک هایی به حضور ایشان در سوریه و خاطرات خانوادگی شان با همسر و رفیقان شان داشتیم و آنها را بررسی کردیم، به این ترتیب کتاب کامل تر شد.

بنابراین حتماً مشاهده مستند تاثیر داشته است اما به سبک خودم کتاب را نوشتم اگرچه مکتب حاج قاسم دستم را برای نگارش باز گذاشت و راهنمایی هایی داشت.

* کدام وجهه شخصیتی شهید سلیمانی برای شما جذاب بود؟

تک تک لحظات زندگی ایشان درس است و جذاب؛ زمانی بود که با خودم می گفتم با اینکه حاج قاسم در نظر همه انقدر بزرگ است ولی چقدر جالب با خانواده رفتار می کند. زمانی که بین مردم است به شکلی خود را به آنها نزدیک می کند تا بگوید هیچ برتری و بلند مرتبگی نسبت به آنان ندارد و اینها برای من جذاب بود.

برخوردش با دخترانش و نصحیت هایش، اینکه چطور باید در جامعه و دانشگاه رفتار کنند یا در برخورد با افرادی که هم تیپ و ظاهرشان نیستند و یکسری خاطرات دیگر که آن‌ها هم جذابیت خاص خود را داشتند. برای مثال به یکی از دخترانش که گفته بودند حق نداری نسبت به حجابی که داری در برخورد با آن بازیگر خودت را برتر بدانی.

حتی طرز رفتار محبت آمیزی که به حیوانات داشتند نیز جذاب بود. برای مثال در سوریه حواسش حتی به یک گربه بود و او را به سرپرستی گرفته بود. مسائل منطقه ای و مدیریتی که در جنگ وجود داشت، مسئله خانواده ای در درون خانواده شان همه و همه برای من جذاب بود. مثلاً تولد برایشان خیلی مهم بود و دوست داشت تولد باشکوه برگزار شود؛ مسائلی از این دست که در زندگی ما هم هست و به عنوان الگو به آن‌ها نگاه می کنیم که قهرمان زندگی مان به این مسائل هم توجه می کند، همه اینها برای من خیلی جذاب بود.

* متن کتاب «عزیز زیبای من» ساده است چرا از تصویرسازی استفاده نکردید؟

سلیقه شخصی من در کتاب خواندن و نوشتن به این شکل است. وقتی که زندگی واقعی است و کتابی را مطالعه می کنید که تمام لحظات آن اتفاق افتاده و دنبال نشانه های واقعیت کتاب هستید پس تمام اتفاقات و لوکیشن های کتاب باید واقعی باشد. من برای اینکه به حقیقت موضوع کتاب نزدیک شوم خیلی به دنبال پیچ و خم کلمات نبودم؛ چراکه مخاطب از موضوع اصلی دور می شود. مخصوصاً در کتاب هایی که رئال هستند و به صورت واقعی اتفاق افتاده اند.

بنابراین نمی خواستم مخاطب و خودم را درگیر پیچ و خم کلمات کنم؛ همه نویسندگان فعالیت‌های مختلفی بر روی متن کتاب انجام می دهند اما اینکه صرفاً از پیچ و خم های ادبی استفاده کنم و کلمات را آرایش کنم بنا بر سلیقه شخصی‌ام نبود. در کتاب های قبلی هم متن ساده و روان را انتخاب کردم تا مخاطب از هر سلیقه و سنی بتواند با کتاب ارتباط برقرار کند.

* مهمترین موانع تولید آثار با محوریت شهدا را چه می دانید؟

اگر بخواهم مشکلات را بگویم باید درد و دل کنم. اما بیشتر عدم همکاری انتشارات هاست که مشکل عمده تولید آثار است. من با انتشارات های مختلفی کار کردم بعضی وقت ها چالش هایی وجود دارد که انرژی بسیاری از نویسنده می گیرد و یک ناامیدی به او منتقل می کند که اگر هدف مقدسی وجود نداشته باشد شاید خیلی از نویسندگان کار را رها کنند.

برخی مواقع به دلیل اینکه کار مختص به شهداست از قالب کار حرفه ای برای تولید یک کتاب خارج می شود و گاهی مانع تراشی هایی اعم از مسائل مالی و عدم درک نویسندگان وجود دارد. حتی زمانی که کتاب ها کارشناسی می شوند باید ایرادات برطرف شود اما این ایرادات گاهاً حاشیه ای و دور از شان نویسنده و کتاب است.

البته در این زمینه انتشارات مکتب حاج قاسم به من کمک بسیاری کرد اما به نظرم بزرگترین مانع کمبود تولید، عدم همکاری و نارضایتی در کار است که گاهی اوقات وجود دارد.



منیع: خبرگزاری مهر

دبیر علمی جشنواره شعر فجر منصوب شد


به گزارش خبرگزاری مهر، سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با صدور حکمی به پیشنهاد معاون امور فرهنگی خود، فریبا یوسفی را به‌عنوان دبیر علمی نوزدهمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر منصوب کرد.

مشروح متن حکم صالحی را در ادامه می‌خوانید:

نظر به مراتب تعهد، تخصص و تجربیات ارزشمند سرکارعالی در حوزه شعر و ادبیات فارسی و با پیشنهاد معاون محترم امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به موجب این حکم به عنوان دبیر علمی نوزدهمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر منصوب می‌شوید.

امید است با استعانت از خداوند متعال و بهره‌مندی از ظرفیت نخبگان ادبی کشور در خدمت به فرهنگ و ادبیات فاخر ایرانی – اسلامی موفق و موید باشید.



منیع: خبرگزاری مهر

احوال حج_۱۹ / دلشوره نوشتن از حمزه هنگام شهادت حاج قاسم


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، حامد عسگری نویسنده کتاب «خال سیاه عربی» در ادامه روایت سفر حج و نگارش کتابش می‌گوید:

کتاب «خال سیاه عربی» الان به چاپ چهاردهم رسیده چون تقریباً تام اتفاقات تاریخ اسلام را در کتاب آوردم، یکه وقت‌هایی به اقتضا مثلاً ازدواج حضرت رسول و حضرت خدیجه، غدیر، امام رضا و … بعضی پیج‌ها یه تکه از این را نریشن، پادکست یا ویدئوگرافی می‌کنند یا در معمولی‌ترین حالت ممکن عکس می‌گیرند و استوری می‌کنند ومن را هم تگ می‌کنند.

متن را می‌خوانم بعد می‌گویم چه متن شیرین و خوبی؟ مال کی هست؟ یهو ثانیه آخرِ ویدیو می‌نویسه خال سیاه عربی، حامد عسکری. می‌گویم کی نوشتم؟ این تصویر را من ساختم؟ چرا یادم نیست؟

کل «خال سیاه عربی» را در گوشی و روی پله‌های اضطراری هتل ویولت نوشتم. آمدم تهران حسین شاه‌مرادی زنگ زد و گفت بیا این متن را کتاب کنیم. آنموقع دفتر نداشتم و حسین به من گفت بیا تو اتاق من کتاب را ویرایش کن.

همین الان در پیج من روی هایلایت «حاجی خودتی» استوری‌هایم را که ببینید، زیارت حضرت حمزه علیه‌السلام را در زمان حیات حاج قاسم سلیمانی به ایشان تقدیم کردم ونوشتم جناب آقای حاج قاسم سلیمانی زیارت این سردار رشید سپاه حضرت محمد رسول‌الله پیشکش آستان و وجود نازنین شما.

کات؛ اومدم تهران و در حال ویرایش «خال سیاه عربی» هستم؛ دقیقاً رسیدم به همین قسمت احد و زیارت شهدای احد و حضرت حمزه؛ این قسمت را که خواستم ویرایش کنم انگار دکمه‌های کیبورد بتنی شده بود. دست و دلم به نوشتن نمی‌رفت ساعت 2.5 صبح شده، خدایا من چه مرگمه، چی شده؟

چای خوردم و در راهروهای امیرکبیر قدمی زدم، تو تراس نفسی کشیدم و دلشوره دلشوره دلشوره دلشوره.

دیدم نه فایده نداره، دست دلم به کار نمی‌رود و هی دارم غرق می‌شوم. خانواده‌م منزل مادرهمسرم بودند، گوشی را گذاشتم در جوراب و قدم‌زنان راهی منزل حوالی میدان فردوسی شدم. رسیدم خانه انقدر یخ کرده بودم، وضو گرفتم و رفتم زیر پتو و سشوار را روشن کردم که هوای گرم زیر پتو جمع شود و گرمم کند.

نمازم خواندم و خوابیدم، آن موقع شورای سردبیری جام جم بودم و جمعه‌ها باید می‌رفتیم سر کار. حدود ساعت 8 بیدار شدم دیدم خانمم پیامک زده حامد، حاج قاسم… سه تا اشک؛ رفتم گروه شورای سردبیری دیدم «عبدالله گلباف» نوشته بچه‌ها حاج قاسم … دیدم مهدی عرفاتی نوشته مشکی بپوشید پاشید بیاید تحریریه ببینیم چه خاکی باید به سرمان کنیم.

یک خون‌هایی انقدر غیور هستند و انقدر زور و عطر دارند که وقتی می‌ریزد روی آسفالت حتی اگر آسفالت بلوار ورودی فرودگاه بغداد باشد…

 

.

 

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم