کتابی که پس از حمله به بیمارستان المعدانی غزه متولد شد


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، رتبه دوم بخش داستان کوتاه به کتاب «خاکستر گنجشک‌ها» در جایزه جهانی ادبیات فلسطین رسید. این اثر، روایتگر فاجعه‌ای انسانی از دل غزه است؛ جایی که بمباران‌ها و شهادت کودکان، در قالب 44 نامه‌ به تصویر کشیده شده‌اند.

حامد عسکری با نثری شاعرانه و دردآلود، از پروازهای ناتمام و خاکستری که بر دل‌های سوخته به جا مانده است، می‌نویسد. این کتاب فریادی است علیه ظلمی آشکار که همزمان با بیان رنج، شعله‌ای از مقاومت و اعتراض را روشن می‌کند.

«خاکستر گنجشک‌ها» در کنار سایر آثار نامزد این دوره، نماینده‌ای از صدای مظلومیت و ایستادگی مردم فلسطین در عرصه جهانی است. این اثر که به تازگی به زبان عربی نیز ترجمه شد و با نام «رمادی العصافیر» در نمایشگاه کتاب بغداد حضور پیدا کرد و توانست نظر مخاطبان عرب‌زبان را نیز به خود جلب کند.

عسکری در ابتدای این اثر هدف از نگارش این کتاب را این‌طور بیان می‌کند: «بی‌مقدمه برای تاریخ: سال دو هزار و بیست و سه است، می‌شود هزار و چهارصد و دو هجری شمسی. من آن شب سر ضبط برنامه‌ای بودم. گفت‌وگو داشت خوب پیش می‌رفت. یک‌هو کارگردان کات داد و بعد نشست و چشم‌هایش خیس شد. گفتم: «چیه علیرضا؟ خوب بودیم که!» با اشک گفت: «به اهالی غزه گفته‌ن برید بیمارستان، می‌خوایم یه جاهایی رو بزنیم. مردم که رفته‌ن توی بیمارستان، بیمارستان‌و زده‌ن. تا الآن ششصد و پنجاه نفر… زانوهایم می‌لرزید. باورم نمی‌شد. حرامزادگی تا این حد؟! سرتاپا خشم و دندان‌قروچه بودم. همه تصویرهایم از این غصب 70 ساله در ذهنم مرور شد.

من عاشق فلسطین و مردمش بودم و هستم و این خبر پتکی بود بر سرم. دو سه تا سفر داشتم، لغو کردم و نشستم به نوشتن. وقت نداشتم. همیشه دیر است. این‌هایی که می‌خوانید را در همین ایام نوشته‌ام، همین ایامی که پشته‌پشته کشته از فلسطین خاکستر می‌شود و جفتگیری قورباغه‌ها در پاییز، برای یورونیوز ارزش خبری بالاتری دارد تا تیتر یک و عکس یک شدن، تا کشته شدن هفت هزار انسان که دوهزارتایشان کودک بوده‌اند. می‌فهمید؟ کودک!

امروز که دارم این مقدمه را می‌نویسم، روز بیست‌ودوم جنگ است. غزه دریای خون است، ولی الآن که این کتاب را به‌دست گرفته‌اید، ممکن است کشوری به نام اسرائیل وجود نداشته باشد. راستش ما تا زنده بودیم، کشور نمی‌دانستیمش، ولی در زمان و جهان شما نمی‌دانم. ما همهٔ زورمان را زدیم و هرجور می‌توانستیم، از فلسطین حمایت کردیم. شاید شما یادتان نیاید، ولی ما حتی روز قدس هم داشتیم و آخرین جمعهٔ ماه رمضان را با زبان روزه بیرون می‌آمدیم و در گرما و سرما مرگ بر اسرائیل می‌گفتیم.

من این کتاب را نوشتم، با همه‌ وجود و اعتقادم هم نوشتم. این‌هایی که می‌خوانید، نه داستانند با تعریف علمی و آکادمیک جهان که با عینک نقد داستان نگاهشان کنید، نه ناداستان، نه روایتند، نه گزارش. من با کلمه عکاسی کرده‌ام، هر عکس و فیلمی که این روزها دیده‌اید، یک فریم قبل یا بعدش را نوشته‌ام.

این روزها به چشم‌های حضرت موسی فکر می‌کنم که خیس است و خون از دست قومش. به قبر مخفی و پنهانش در صحرای سینا می‌اندیشم که شن‌پوش ریگ‌های بیابان است و به این فکر می‌کنم که این تفکر کودک‌کش اگر واقعاً پیرو موسی بود که این‌همه سال قبرش این حال و روز را نداشت! دلم می‌گوید موسی از محمد(ع) شرمسار است که قوم جعلی‌اش دارند با قوم محمد آن می‌کنند که می‌بینیم و می‌شنویم. موسی از محمد که چه عرض کنم، انسان از انسانیت شرمسار است، چه رسد به آن وجودهای مبارک و آسمانی!

من این صفحات را نوشتم که اگر فردای قیامت با بچه‌های پرپر غزه چشم‌درچشم شدم، رویم بشود به چشم‌هایشان زل بزنم و بگویم من شما را نوشتم، شما را داد زدم و… شما را دوست داشتم.

خدایا، به حق خون به‌ناحق‌ریخته‌ بچه‌های فلسطینی، آن‌قدر به من عمر بده که آزادی فلسطین را ببینم و دو رکعت نماز در مسجدالاقصی بخوانم و بعدش اگر مُردم هم مُردم. خدایا، تو می‌دانی از تمام وجودم می‌گویم من عاشق فلسطین مظلومم.»

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: 

«بچه‌ها سر کلاس راجع‌به این‌که برای جشن هالووین چه در سر دارند، صحبت می‌کردند. او می‌شنید و در ذهنش تصورشان می‌کرد. اسمیت با شور و اشتیاق می‌گفت: «خانم، من یه لباس زامبی خفن دارم که می‌خوام روز هالووین بپوشمش.» امیلی گفت: «من دندون مصنوعی شبیه دندون ببر و یه لباس شبیه لباس خفاش خریده‌م. می‌خوام روش رنگ قرمز بریزم و بیام مدرسه.» فردی گفت: «من یه ماسک جادوگر زشت و پیر از پدربزرگم هدیه گرفته‌م، همون‌و می‌پوشم و از جاروی مدرسه استفاده می‌کنم. به نظرم باحال می‌شه.» جودی گفت: «من یه لباس مترسکی پُرخون دارم با یه اره برقی که فقط صدای وحشتناک می‌ده و می‌خوام بیام توی مدرسه، دنبال بچه‌ها کنم.»

معلم با دقت به ایده‌های بچه‌ها گوش می‌کرد و برای ترسناک‌ترشدنشان نظر می‌پرسید. کلاس را هیاهوی بچه‌ها برداشته بود و همه لحظه‌شماری می‌کردند که هالووین از راه برسد، ناجی اما ساکت بود. یکی دو بار که معلم پرسید لباس تو چیست و او گفت هنوز ایده‌ای ندارم. وقتی هم از بچه‌ها خواست برای لباس او ایده بدهند، ناجی لب‌ولوچه‌اش را آویزان کرد که نه، خوشم نمی‌آید.

صبح روز جشن فرا رسید. در حیاط چند دوربین کاشته بودند برای فیلمبرداری از جشن. حیاط غلغله بود. چشم همه به در بود برای تماشای یک لباس و گریم جدید. بچه‌ها یکی‌یکی می‌آمدند و همه ذوق‌زده نگاهشان می‌کردند. ناجی از راه رسید تک‌وتنها. یک دست لباس سبز ارتشی پوشیده بود با پوتین‌هایی که توی پایش لق می‌زدند و دست‌هایی که با رنگ قرمز شده بودند تا خونی به‌نظر برسند. همهٔ مدرسه ساکت بود. معلم در میکروفون بی‌سیمش داد زد: «ناجی هم اومد بچه‌ها.»

همه بهت‌زده نگاهش می‌کردند. معلم با میکروفون به‌سمتش رفت: «خب، بگو ببینیم ناجی، این چه لباس و گریمیه که ما قراره ازش بترسیم؟»

ناجی مقتدر و محکم جواب داد: «خانم، اجازه، این لباس یه سرباز اسرائیلیه.»…

«کتاب خاکستر گنجشک‌ها» در دی ماه سال 1402 به چاپ رسید و در اردیبهشت ماه سال 1403 چاپ دوم آن به بازار نشر عرضه شد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

سلیمانی نباشد، کشورت اشغال خواهد شد


به گزارش خبرگزاری مهر، مهدی جهاندار شاعر اصفهانی، شعر تازه‌ای با عنوان «سلیمانی تویی» برای شهید حاج قاسم سلیمانی سروده است.

این غزل را در ادامه می‌خوانیم؛

*
سلیمانی نباشد، کشورت اشغال خواهد شد

سلیمانی نباشد، پرچمت پامال خواهد شد

سلیمانی نباشد، عزّتت بر باد خواهد رفت

سلیمانی نباشد، فتنه و جنجال خواهد شد

سلیمانی نباشد، غنچه‌ها در خواب می‌سوزند

سلیمانی نباشد، غصه مالامال خواهد شد

حواشی‌پیشگان در خدمت سرمایه‌سالاران

وطن تاراجِ مُشتی دلقک و دلّال خواهد شد!

سلیمانی تویی! پروانه در آتش اگر باشی

به رسم شعله از پروانه استقبال خواهد شد

هنوز از عبرت تاریخ می‌پرسی؟ چه می‌پرسی!

سلیمانی نباشی، فتنه‌ها دجّال خواهد شد

نمی‌بینی نشان‌ها را؟ زمان آبستن جنگ است

نمی‌بینی تکان‌ها را؟ زمین غربال خواهد شد

سلیمانی می‌آید، جاءَ نصرُالله می‌خواند

سلیمانی بمان! شاید همین امسال خواهد شد!

سلیمانی بمانی، کودکت آسوده می‌خوابد

سلیمانی بمانی، مادرت خوشحال خواهد شد



منیع: خبرگزاری مهر

روایت احمدرضا احمدی از «شب یلدا»


به گزارش خبرگزاری تسنیم، کتاب «شب یلدا» به نویسندگی احمدرضا احمدی و تصویرگری محمدعلی بنی‌اسدی از تولیدات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به چاپ سوم رسید.

«شب یلدا» داستان نوجوانی است که در این شب به خواب می‌رود و در خواب، دنیاهای متفاوتی را تجربه می‌کند. او در این روایت‌ها با افراد مختلف زندگی‌اش روبرو می‌شود و هر بار به کشف و مکاشفه‌ای دست می‌زند.

در بخشی از این کتاب‌ می‌خوانیم: «شب یلدا بود؛ بلندترین شب سال. مادر بزرگ، برای شب یلدا، انار دانه کرده بود و در کاسه‌ی آبی ریخته بود. مادرم یک هندوانه پاره کرده بود. هندوانه سرخِ سرخ بود. خواهرم در یک کاسه‌ی بلور آجیلِ شیرین ریخته بود. همه‌ی ما دورِ سفره‌ی شب یلدا بودیم. پدربزرگ کاسه‌های انار و آجیل را به ما تعارف می‌کرد. از پشت پنجره دیدیم که برف، آرام‌آرام، می‌بارید».

احمدی در این کتاب برداشتی آزاد از شب یلدا داشته است و در روایت خود ماجراها را به مفهوم اصلی این شب یعنی پایان تاریکی گره زده است.

کتاب «شب یلدا» برای اولین بار در سال 1395 برای گروه سنی بالای 12 سال (نونگاه) از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شد.

این کتاب 32 صفحه‌ای با شمارگان دو هزار و 500 نسخه منتشر شده تا شمارگان آن در سومین مرحله چاپ به هفت هزار نسخه برسد.

علاقه‌مندان می‌توانند کتاب «شب یلدا» را از فروشگاه‌های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سراسر کشور و پایگاه فروش اینترنتی محصولات کانون به نشانی Digikanoon.ir تهیه کنند.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

انتصاب سرپرست معاونت اداری و مالی خانه کتاب و ادبیات ایران


به گزارش خبرگزاری مهر، ابراهیم حیدری مدیرعامل موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران، با صدور حکمی مهدی حافظی را به سرپرستی معاونت اداری و مالی این مؤسسه منصوب کرد.

در این حکم انتصاب آمده است؛

برادر گرامی جناب آقای مهدی حافظی

با توجه به سوابق و تجارب ارزشمند جنابعالی به موجب این حکم به سمت «سرپرست معاونت اداری و مالی» مؤسسه خانه کتاب و ادبیات ایران منصوب می‌شوید تا در راستای شرح وظایف ابلاغی در چهارچوب قوانین، آئین‌نامه‌ها و مقررات داخلی مؤسسه و مطابق موارد ذکر شده در پیوست حکم انجام وظیفه نمائید.

امید است با توکل به ایزد منان، نسبت به اجرای کامل سیاست‌های ابلاغی هیئت امنا و هیئت مدیره و تعامل شایسته با معاونان و مدیران و همکاران مؤسسه و استفاده از خرد جمعی در انجام امور محوله موفق و موید باشید.

ابراهیم حیدری
مدیرعامل و رئیس هیئت مدیره

***

انتصاب سرپرست معاونت اداری و مالی خانه کتاب و ادبیات ایران [کلیک و کشیدن برای جابجایی] حیدری همچنین با پیامی از زحمات محمد خلج؛ معاون پیشین اداری و مالی خانه کتاب و ادبیات ایران تقدیر کرد. متن این پیام به شرح زیر است:

جناب آقای محمد خلج
با سلام
بدینوسیله از زحمات و خدمات شایسته جنابعالی در دوران تصدی معاونت اداری مالی موسسۀ خانه کتاب و ادبیات ایران صمیمانه تشکر و قدردانی می‌کنم.

بی‌شک تلاش‌های مستمر و دلسوزانه شما، نقش به‌سزایی در رشد و توسعه فرهنگ کتاب و کتابخوانی در کشور داشته است. از درگاه ایزد منان برای شما و خانواده محترم، سلامتی، سعادت و موفقیت روزافزون آرزومندم.



منیع: خبرگزاری مهر

افزایش قیمت کاغذ تحریر رکود را به ظهیرالاسلام آورد


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ بازار ظهیرالاسلام در روزهای گذشته بار دیگر شاهد تلاطمی عجیب بوده است، تلاطمی که هر بند کاغذ تحریر را 200 هزار تومان با افزایش قیمت مواجه کرده است.

بر این اساس هر بند کاغذ چاپ و تحریر 70 گرمی،‌ 70 در 100  از بندی یک میلیون و 250 هزار تومان در ابتدای هفته به بندی یک میلیون و 450 تا یک میلیون و 500 هزار تومان افزایش یافته است.

قیمت کاغذ تحریر 70 گرم،‌ 60 در 90 نیز از 900 هزار تومان به یک میلیون و 300 هزار تومان افزایش یافته است.

قیمت کاغذ گلاسه و مقوای ایندربرد و مقوای پشت طوسی نیز با افزایش قیمت بین 10 تا 50 هزار تومانی روبرو بوده است.

کارشناسان مهمترین دلایل افزایش قیمت در بازار را به برداشتن ارز نیمایی و افزایش نرخ ارز در روزهای گذشته عنوان می‌کنند.

حمید نیکدل رئیس اتحادیه فروشندگان کاغذ و مقوا در اینزمینه به تسنیم می‌گوید:  حذف ارز نیمایی از کاغذ موجب گرانی‌های بیشتر در بازار خواهد شد،‌ اکنون نه تجار تمایلی به عرضه دارند،‌ نه فروشندگان تمایلی به فروش و نه خریدی در بازار انجام می‌شود،‌ بازار در رکود است.

وی ادامه می‌دهد: حتی در این مدت تجار موفق به دریافت ارز 66 هزار تومانی نیز نشدند،‌ باز اگر ارز 66 هزار تومانی اختصاص می‌یافت،‌ کاغذ افزایش قیمت کمتری پیدا می‌کرد.

نیکدل ادامه‌دار شدن وضعیت فعلی را برای بازار کاغذ و مقوا یک هشدار عنوان کرده و می‌گوید:  باید فکری به حالی وضعیت کاغذ کنیم، کاغذ و مقوا از کالاهای اساسی است و باید نسبت به آن مسئولانه‌تر برخورد کنیم.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

حال برگزیده جشنواره شعر فجر خوب نیست؛ دست از شعر برنداشته‌ام


خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ جواد شیخ الاسلامی: حمید مبشر یکی از شاعران نسل دوم ادبیات مهاجرت افغانستان در ایران به شمار می‌رود که در طول سه دهه فعالیت پیوسته خود، چند کتاب شعر منتشر کرده است. کتاب‌های «روایت تاریک غزل» نشر سپیده‌باوران، «گزیده ادبیات معاصر»‌ نشر نیستان و «کوچه بارانی اشراق»‌ نشر شهرستان ادب، از کتاب‌های منتشرشده این شاعر است. مبشر سال گذشته در هجدهمین جشنواره شعر فجر با کتاب «کوچه بارانی اشراق» مورد تقدیر قرار گرفت و از دستان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی جایزه‌اش را دریافت کرد.

اما شاعر تقدیرشده هجدهمین جشنواره شعر فجر، این روزها در گوشه‌ای از حاشیه شهر قم با بیماری دیابت دست و پنجه نرم می‌کند و دیالیزهای یک روز در میان تاب و توانش را گرفته‌اند. هزینه‌های سنگین درمان دیابت و تهیه داروهای آن، در شرایطی که مبشر امکان کار کردن را هم ندارد، این شاعر را با سختی‌ها و چالش‌های فراوانی روبرو کرده است. با این‌همه می‌گوید «حتی روی تخت بیمارستان هم شعر گفتن را کنار نگذاشته‌ام و شعر تنها چیزی است که من را امیدوار نگه داشته است.»

مبشر این روزها نیازمند توجه جامعه ادبی و نهادهای فرهنگی کشور است. در آستانه برگزاری نوزدهمین جشنواره شعر فجر، سراغ این شاعر رفته‌ایم تا از حال و روزگار او بپرسیم و جشنواره شعر فجر سال گذشته را مرور کنیم.

در ادامه مشروح این گفتگو را می‌خوانیم؛

* آقای مبشر، این روزها چه می‌کنید؟ کمی از حال و روزتان تعریف بگویید.

چهارسالی است درگیر دیالیز هستم و شرایط خوبی ندارم. چون از یک طرف زمینه پیوند آماده نمی‌شود و از یک طرف مشکل قلب و گوارش هم دارم. همچنین رفت و آمد به بیمارستان سینای تهران برایم کار بسیار دشواری شده است؛ چون نه وسیله دارم و نه درآمد کافی برای آن. شرایط خوبی ندارم و تقریبا به زور دارم زندگی می‌کنم. در این سال‌ها چندبار تلاش کردم که پیوند کلیه‌ام انجام شود ولی هربار به مشکلی برمی‌خوریم. دو سال بود که دکتر می‌گفت قلبت وضعیت عادی ندارد و پیوند کلیه به صلاح شما نیست. الآن قلب رو به راه شده ولی دکتر گوارش می‌گوید گوارشت مشکل دارد و باید صبر کنی. تهیه داروها هم برایم سخت است. چون بیمه از تهیه داروهای ایرانی حمایت می‌کند ولی هزینه داروهای خارجی را نه بیمه می‌دهد و نه در بازار گیر می‌آید. هربار باید به ناصرخسرو بروم و با پول قرض و به سختی این داروها را فراهم کنم.

* از طرف صندوق هنر یا نهادهای دولتی حمایتی نشده‌اید؟

کلمات افاغنه و اتباع بیگانه برای مهاجرانی که اینجا زیست کرده‌اند و با فرهنگ و جامعه ایران یکی شده‌اند، کلمات خوبی نیستند. نمی‌دانم رسانه‌ها و اداره‌ها تا چه زمانی می‌خواهند از این کلمات استفاده کنند؟ کاش کسی به این عزیزان می‌گفت که این کلمه‌ها، کلمه‌های خوبی نیستند و ما مهاجران افغانستانی با ملت ایران «بیگانه» نیستیمپارسال آقایی زنگ زد و گفت از طرف خانه کتاب یا اداره ارشاد تماس می‌گیرم. گفتند می‌خواهیم شما را عضو صندوق هنر کنیم. اطلاعاتی هم از من گرفت ولی تا پنج شش ماه از او خبری نشد. وقتی بعد از ماه‌ها زنگ زد، به من گفت این بیمه شامل «افاغنه» نمی‌شود و کاری از دست ما برنمی‌آید. شاید اغراق نکنم اگر بگویم درد شنیدن کلمه «افاغنه»‌ و «اتباع بیگانه» برای من بیشتر از درد دیالیز است. به ایشان گفتم کاش اصلا مطرح نمی‌کردید؛ چون من امیدوار شده بودم و حالا با یک بار روانی بد مواجه شده‌ام. به هرحال آن تماس هم به جایی نرسید و فقط یک تجربه تلخ به من اضافه کرد. کلمات افاغنه و اتباع بیگانه برای مهاجرانی که اینجا زیست کرده‌اند و با فرهنگ و جامعه ایران یکی شده‌اند، کلمات خوبی نیستند. نمی‌دانم رسانه‌ها و اداره‌ها تا چه زمانی می‌خواهند از این کلمات استفاده کنند؟ کاش کسی به این عزیزان می‌گفت که این کلمه‌ها، کلمه‌های خوبی نیستند و ما مهاجران افغانستانی با ملت ایران «بیگانه» نیستیم.

* پس الآن شرایط خوبی ندارید.

بله. چون نمی‌توانم کار کنم، از لحاظ معیشتی هم دچار مشکل هستم. در حال حاضر به خاطر دیالیز یک دستگاه روی دست چپ من است و یک دستگاه روی گردنم. دکتر به من گفته شما حتی یک لیوان کوچک هم نباید بردارید، چه برسد به کار کردن. اگرچه من زمانی که سالم بودم، اهل کار بودم. در چاپخانه کار کردم، در کوره‌پزخانه کار کردم، در کارهای سخت کار کردم. ولی الآن شرایط کار ندارم. من از کودکی عاشق هنر و ادبیات بودم و همان زمانی که می‌توانستم کار کنم هم پول آن را خرج کتاب می‌کردم. چندسال در یک موسسه آموزش عالی جامعه‌شناسی هنر خواندم، جامعه‌شناسی فرهنگ خواندم؛ ولی اینها هیچ سودی ندشت. وقتی درس بخوانی ولی جایی از تو استفاده نکنند، به چه دردی می‌خورد؟

* با این شرایط چه کاری می‌توانید انجام بدهید؟

مشاوره فرهنگی یا پروژه‌های کوچکی که بتوانم بنویسم، خوب هستند. کارهایی که بتوانم در منزل آنها را انجام بدهم. این ماه‌ها به خاطر بیماری که دارم، امکان رفت و آمد ندارم. تنها رفت و آمد به تهران و بیمارستان سینا است که واقعا به سختی انجام می‌دهم. از طرفی هزینه تاکسی قم به تهران برایم زیاد است، و از طرفی اگر از اتوبوس و مترو استفاده کنم ممکن است حالم بد شود. می‌ترسم کسانی باشند که خودشان را به من بزنند یا حتی درگیر بحث شوند. شرایط بدنی من طوری است که اگر حتی یک تنه ساده به من بزنند، غش می‌کنم. ضمن اینکه ماجرای مهاجرستیزی هم متأسفانه زیاد شده است و من تجربه تلخ این برخوردها را هم دارم. چندماه پیش از بیمارستان سینا به قم برمی‌گشتم که یکی از افغانی‌ستیزها با دیدن من شروع به توهین کرد و ناسزاهای خیلی زشتی داد. با توهین و فحاشی به من می‌گفت شما چرا ایران را ول نمی‌کنید؟ من را همان‌جا از مترو بیرون کرد و نگذاشت داخل مترو شوم. بنابراین مجبورم از تاکسی برای رفت و آمد به بیمارستان استفاده کنم که هزینه آن برایم خیلی زیاد است؛ ولی چاره‌ای ندارم و مجبورم که با قرض رفت و آمد کنم.

* به عنوان کسی که برگزیده جشنواره شعر فجر بوده، تجربه این برخوردها خیلی سخت است. نه؟

بله. به چشم بعضی‌ها همه افغانستانی‌ها مجرم هستند. اصلا باور نمی‌کنند که این آدم فرهنگی است و اهل ادبیات و هنر است.

* در این وضعیت سخت بیماری شعر هم می‌گویید؟

یکی از کارهایی که انجامش را همیشه دوست داشتم و دارم، شعر بود. به همین خاطر حتی در بدترین شرایط هم دست از شعر برنداشته‌ام. حتی روزهایی که در بیمارستان بستری بودم، روی تخت شعر نوشتم. آخرین مجموعه‌شعر من سال گذشته چاپ شد ولی الآن هم یک مجموعه‌شعر آماده چاپ دارم که در این مدت سروده‌ام. شعر تنها چیزی است که من را سرِ پا و امیدوار نگه داشته است. نگاه به وضعیت امروز من در ایران نکنید؛ پدر من شاعر بود و در افغانستان یکی از فرهنگی‌های مشهور بود. در خط هم هنرمند بسیار قابلی بود که می‌توانم کارش را با استاد امیرخانی در ایران مقایسه کنم. خانواده ما کاملا فرهنگی و سطح بالا بود ولی وقتی به ایران آمدیم، مشکلات مهاجرت اجازه نداد که آن فعالیت‌های فرهنگی را به خوبی دنبال کنیم. من در ایران بیشتر از اینکه به شعر بپردازم، درگیر مسائل مهاجرت بودم. در این سال‌ها پنج شش بار از طریق اردوگاه‌های مختلف مثل سفیدسنگ رد مرز شدم. با همان وضعیت حتی در اردوگاه و لب مرز هم شعر گفته‌ام که امیدوارم این شعرها یک روزی چاپ شوند.

* درباره جشنواره شعر فجر سال گذشته بگویید. حضور شما به عنوان یک شاعر افغانستانی به عنوان برگزیده و شاعر شایسته تقدیر، اتفاق جالب و خوبی بود.

از مسئولان وزارت ارشاد، حوزه هنری و همه مسئولان فرهنگی ایران متشکر هستم که به من توجه کردند. با اینکه شاید کار من در سطحی نبود که برگزیده شود ولی دوستان لطف داشتند و مرا هم به اختتامیه فحر دعوت کردند. اینکه انسان ببیند نخبگان جامعه ایران به شاعران افغانستانی توجه دارند، خیلی اتفاق خوشایندی است. در اختتامیه جشنواره شعر فجر سال گذشته، وزیر ارشاد من را نگه داشت و با من عکس گرفت. این عکس در رسانه‌های اجتماعی خیلی بازتاب داشت و باعث خوشحالی نخبگان جامعه مهاجر شد. البته در کنار همه واکنش‌های خوب بعضی از افغانستانی‌های اروپانشین به من فحاشی کردند که چرا با وزیر فرهنگ ایران عکس گرفته‌ای؟ بعضی از افغانستانی‌ها هم مثل ضدانقلاب‌های ایرانی فکر می‌کنند و به ما می‌گویند مزدور. من به آنها جواب می‌دادم که من عاشق فرهنگ و عاشق زبان فارسی هستم و دوست‌دار ادبیات فارسی. هرجایی که محور آن ادبیات فارسی باشد، آنجا جای ماست. ما نه دشمن ایران هستیم و نه دشمن انقلاب. با همه فراز و فرودها در ایران زندگی کردیم و خیلی وقت‌ها هم مورد احترام جامعه فرهنگی ایران بودیم.

البته در کنار همه واکنش‌های خوب بعضی از افغانستانی‌های اروپانشین به من فحاشی کردند که چرا با وزیر فرهنگ ایران عکس گرفته‌ای؟ بعضی از افغانستانی‌ها هم مثل ضدانقلاب‌های ایرانی فکر می‌کنند و به ما می‌گویند مزدور. من به آنها جواب می‌دادم که من عاشق فرهنگ و عاشق زبان فارسی هستم و دوست‌دار ادبیات فارسیتجربه حضور در اختتامیه جشنواره شعر فجر، تجربه خیلی بزرگی بود. این آرزوی هر شاعری است که یک‌بار در چنین جشنواره مهمی حضور پیدا کند؛ آن هم یک شاعر افغانستانی که در یک جشنواره کاملا ایرانی برگزیده شده است. آنجا با خیلی از بزرگان صحبت کردیم. وقتی اختتامیه تمام شد و به قم برگشتم، روحیه‌ام بسیار تغییر کرده بود و واقعا حالم تا مدت‌ها خوب بود. در شرایطی که با بیماری درگیر بودم و احساس تنهایی می‌کردم، احساس کردم اینجا کسانی هستند که ما را می‌خواهند و از شعر ما استقبال می‌کنند و برای ما احترام قائل هستند.

* پس نگاه‌های مهاجرستیزانه در جامعه ایران، به خصوص جامعه فرهنگی ایران وجود ندارد. درست است؟

بله. من این را کاملا تایید می‌کنم. آقای عرفان‌پور همیشه به من زنگ می‌زند و چون از احوال من خبر دارد، گاهی بسته‌های حمایتی هم برای من می‌فرستد. با آقای علی‌محمد مودب در تماس هستیم و ایشان هم گاه به گاه حالم را می‌پرسد. خیلی از مسئولان فرهنگی ایران هم گاهی سراغی از ما می‌گیرند که از همه آنها ممنون هستم. این نگاهی که گاهی در کوچه و بازار می‌بینیم، در حوزه فرهنگ وجود ندارد و در حوزه فرهنگ همه مثل هم هستیم و متعلق به وطن فارسی.

* انشاالله حال شما هم زودتر خوب شود و از شما شعرهای بیشتری بخوانیم.

باز هم از مسئولان فرهنگی تشکر می‌کنم. از این‌که به عنوان یک دوست‌دار فرهنگ و ادبیات گه‌گاهی در فهرست جوایز و توجهات بوده‌ام، ممنونم. این برای مهاجری که در این کشور حضور دارد، فرصت خوب و مغتنمی است که در برنامه‌های فرهنگی یک جایی داشته باشد. مهم نیست که ما اول صف باشیم یا آخر صف؛ همین که ببینیم تلاش و کار و اثر ادبی ما هم دیده می‌شود، خوب است.

یک روز در میان دیالیز دارم. چون آب بدن را با دستگاه تخلیه می‌کنند، وقتی از بیمارستان بیرون می‌آیم، آن‌قدر ضعیف هستم که هرلحظه ممکن است کنار خیابان غش کنم. از دیالیز که می‌آیم مثل مرده‌ها می‌افتم و تا ده دوازده ساعت نمی‌توانم حتی تکان بخورم. وضعیت بسیار سختی است. من در قم تنها هستم و این جا هم در حاشیه قم ساکن هستم. چون پول زیادی ندارم، نمی‌توانم در مرکز قم خانه بگیرم؛ به همین دلیل یک گوشه‌ای افتاده‌ام و حتی برای خریدن پیاز و گوجه هم باید چند خیابان پیاده بروم. رفت و آمد به تهران برای دیالیز، هزینه‌های اجاره منزل، تهیه داروهای خارجی، همه و همه فشار زیادی روی من گذاشته‌اند و زندگی را بسیار سخت کرده‌اند. در این شرایط باید قدردان شعر باشم که همیشه با من هست و قدردان شما که از من یاد کردید.



منیع: خبرگزاری مهر

عرضه ویژه ۴ کتاب به مناسبت میلاد حضرت زهرا(س)


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، انتشارات محیی همزمان با میلاد مبارک حضرت زهرا(س) و روز مادر چهار عنوان کتاب از مجموعه آثار «جایگاه انسان در تحولات آینده» را با تخفیف ویژه عرضه می‌کند.

«پیوند با حضرت مهدی (عج) در مقام عرشی حضرت زهرا (س)» از جمله این آثار است مخاطب را به عمیق‌ترین لایه‌های معرفتی دعوت می‌کند. مخاطب با مطالعه این اثر، به جایگاه ویژه حضرت زهرا (س) در نظام آفرینش و ارتباط آن با ظهور امام مهدی (عج) پی خواهد برد.

کتاب «انقلاب اسلامی و آینده جهان» که به بررسی نقش ایران و انقلاب اسلامی در تحقق وعده‌های الهی می‌پردازد، از دیگر آثار این مجموعه است. نویسنده در این اثر با تکیه بر آیات قرآن و روایات، نقش بی‌بدیل انقلاب اسلامی را در شکل‌گیری تمدن نوین اسلامی و آماده‌سازی جهان برای ظهور امام مهدی (عج) تحلیل می‌کند. این اثر، نگاهی جامع به تاریخ معاصر و آینده‌ای که در پیش داریم ارائه می‌دهد.

کتاب «نقش انسان در تقدیرات شب قدر» عنوان دیگر این مجموعه است که در شناسایی جایگاه انسان در تغییرات سرنوشت ساز گام برمی‌دارد. مطالعه این کتاب، مخاطب را با اهمیت شب قدر و نقش آن در ساخت تمدن نوین اسلامی آشنا می‌کند. این اثر، به مخاطب می‌آموزد که چگونه می‌توانید با بهره‌گیری از این شب ارزشمند، نقشی مؤثر در تحولات جهانی و تحقق وعده‌های الهی ایفا کند.

کتاب «زیارتِ بانوی کرامت» نیز چهارمین اثر این مجموعه است که در وصف معرفت به حضرت معصومه(س) و پیوند با امام رضا(ع) است. این اثر، شما را به سفری معنوی دعوت می‌کند؛ سفری به سوی شناخت حضرت معصومه (س) و جایگاه ایشان در نظام معرفتی و تمدن‌سازی اسلامی. نویسنده با تأکید بر پیوند میان حضرت معصومه (س) و امام رضا (ع)، نشان می‌دهد که زیارت این بانوی کرامت، نه‌تنها یک عمل عبادی، بلکه مسیری برای دستیابی به معرفت عمیق‌تر و نقش‌آفرینی در آینده جهان است.

این کتاب‌ها که به قلم محمد شجاعی نوشته شده، مخاطب را با مفاهیم کلیدی نظیر جایگاه ایران در آینده موعود، نقش انسان در حکومت صالحان و سیر حرکت تاریخ از پیامبران تا ظهور امام مهدی (عج) آشنا می‌کند. شجاعی، پژوهشگر و معلم انسان‌شناسی و معارف اسلامی و دانش‌آموخته مقطع دکتری فلسفه و علوم قرآنی است.

علاقه‌مندان برای دریافت این آثار می‌توانند به اینجا مراجعه کنند.

انتهای پیام/

 

 



منبع: خبرگزاری تسنیم

اعضای هیئت امنای کتابخانه‌های عمومی کشور منصوب شدند


به گزارش خبرگزاری تسنیم، مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور در اجرای بند (و) ماده (2) قانون تأسیس و نحوه اداره کتابخانه‌های عمومی کشور مصوب 17 اسفند 1382، مجلس شورای اسلامی و بنا به پیشنهاد وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، با صدور حکمی پنج عضو هیئت امنای کتابخانه‌های عمومی کشور را برای مدت چهار سال منصوب کرد.

پزشکیان بنا به پیشنهاد وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و نظر به سوابق و تجارب ارزشمند، با صدور حکمی ضمن انتصاب حجت‌الاسلام والمسلمین محمدعلی مهدوی‌راد، محسن اسماعیلی، محسن جوادی، آزاده نظربلند و فریبا افکاری به عنوان اعضای هیئت امنای کتابخانه‌های عمومی کشور، از ایشان خواست با حضور فعال در جلسات و تشریک مساعی‌سای اعضای محترم و با اتخاذ روش‌های هماهنگ و برنامه‌ریزی‌های راهبردی مناسب، در پیشبرد بهینه امور کتابخانه‌های عمومی در سراسر کشور مجدانه اقدام کنند.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

میهن به اهریمن نمی‌بخشیم اگر روزی؛ گردد فدا اینگونه جانِ تک تکِ ما هم


به گزارش خبرنگار مهر، احمد رفیعی وردنجانی شاعر جوان و طنزپرداز، به‌تازگی شعری برای شهید سپهر روشنی، مرزبان کردستانی کشورمان سروده و آن را به تمام مرزبانان غیور ارتش، سپاه و نیروی انتظامی تقدیم کرده است.

در ادامه این غزل را می‌خوانیم؛

*

او لشکری مَرد است، اگر تنهایِ تنها هم

کوهی که در برف است مستحکم، شکیبا هم

گرمایِ عشقی را به جان دارد که اینگونه

مانده است پایِ عهدِ خود در اوج سرما هم

مانده است با جان پایِ حفظ میهنش ایران

با اعتقادِ «جانِ بی ایران نمی‌خواهم»

اُمّید قلب مردمان میهن خود شد

تیری از آتش گشته در چشمانِ اعدا هم

امروزمان را قصه ایثار او پُر کرد

در یادها باقی است یادش هرچه فردا هم

بَر عزت و عزمِ سپهر روشنی سوگند

در راه او هستیم محکم، هم نفس با هم

میهن به اهریمن نمی‌بخشیم اگر روزی

گردد فدا اینگونه جانِ تک تکِ ما هم…



منیع: خبرگزاری مهر

ادبیات فلسطین؛ داغ‌ترین ترند کاربران عراقی


به گزارش خبرگزاری تسنیم، جایزه جهانی ادبیات فلسطین مورد توجه کاربران شبکه‌های اجتماعی و خصوصاً در کشورهای عربی قرار گرفت. این رویداد بین‌المللی ادبی در شبکه اجتماعی ایکس(توییتر) در کشور عراق موضوع داغ و ترند اول شد.

جایزه جهانی ادبیات فلسطین جایزه‌ای غیردولتی است که در سال 2017 تأسیس شد و قرار است هر دو سال یک‌بار با همکاری اتحادیه‌های فرهنگی و ادبی و تعدادی از انجمن‌ها و مؤسسات نشری در چندین کشور اسلامی برگزار شود.

این جایزه با هدف معرفی و ارائه کتاب‌های ادبی منتشرشده در جهان با موضوع فلسطین و قدردانی از نویسندگان، شاعران و ناشرانی است که با نوشته‌های خود از مردم مظلوم فلسطین دفاع می‌کنند.

دومین دوره این جایزه دوشنبه 26 آذر با اهدای جوایز به برگزیدگان در بغداد به پایان رسید. بنا بر اعلام دبیرخانه، 345 عنوان کتاب از 26 کشور در این دوره مورد داوری و ارزیابی قرار گرفت. در این دوره، آثاری با محوریت فلسطین به زبان‌های انگلیسی، عربی، فارسی، فرانسه، اسپانیولی، مالایی و اردو به دبیرخانه ارسال شده بود که بیشترین آثار به زبان‌های عربی و فارسی اختصاص داشت.

دومین دوره جایزه جهانی ادبیات فلسطین در شش محور نمایشنامه، خاطرات، داستان کوتاه، کودک، شعر و رمان  برگزار شد که بیشترین آثار با 106 عنوان به بخش رمان و کمترین آن به بخش نمایشنامه با 9 اثر اختصاص داشت.

در این جایزه، نامزدهایی هم از کشور ایران حضور داشت که در سه بخش زیر موفق به کسب رتبه شدند.

1.کتاب «خاکستر گنجشک‌ها» اثر حامد عسکری از نشر معارف در بخش داستان کوتاه موفق به کسب مقام دوم شد.

2.کتاب «ماهی‌ها به دریا برمی‌گردند» اثر مرضیه اعتمادی از نشر شهید کاظمی موفق به کسب مقام سوم در بخش خاطرات شد.

3.کتاب «راز سنگ سرخ» اثر سیدمهدی موسوی از نشر بیان روشن به صورت مشترک با یک اثر از آمریکا در بخش کودک موفق به کسب مقام دوم شد.

انتهای پیام/

 



منبع: خبرگزاری تسنیم