ابومهدی المهندس: خبرنگاران شریک اساسی پیروزی حشدالشعبی هستند


خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: کتاب «جمال» نوشته شهلا پناهی چندی است توسط انتشارات سوره مهر منتشر و روانه بازار نشر شده که به بخشی از زندگی مبارزاتی و سال‌ها جهاد شهید جمال جعفر محمد علی آل ابراهیم معروف به «ابومهدی المهندس» از فرماندهان ارشد جبهه مقاومت اسلامی و نایب رئیس حشدالشعبی عراق می‌پردازد که همراه حاج‌قاسم سلیمانی در فرودگاه بین‌المللی بغداد به شهادت رسید. شهید ابومهدی المهندس یکی از چهره‌های برجسته و اثرگذار مقاومت اسلامی بود که نقش بی‌بدیلی در مبارزه با تروریسم و دفاع از مردم منطقه داشت.

نویسنده کتاب پیش‌رو در مقدمه آن می‌گوید:

«قدردان نخست وزیران و اعضای پارلمان عراق در دوره‌های گوناگون، مدیران مدیریت‌های متعدد حشدالشعبی، فرماندهان گروه‌های متعدد مقاومت، نمایندگان محترم علمای شیعه و سنی، فرماندهان و مسئولان ایرانی همراه این شهید، مسئولان و نمایندگان عرب، کُرد، شبک، ایزدی و مسیحی هستم که در طی این نزدیک به سه سال، ساعت‌ها به احترام شهید ابومهدی المهندس به اینجانب فرصت ملاقات و مصاحبه دادند.»

«جمال» خواننده را با ابعاد گوناگونی از زندگی ابومهدی المهندس، از دوران کودکی تا دوران مبارزه و فعالیت‌های انقلابی او آشنا می‌کند و نویسنده، روحیه، انگیزه‌های شخصی و اجتماعی شهید المهندس را روایت و سعی کرده شخصیت او را فراتر از میدان نبرد، به عنوان یک انسان تأثیرگذار و محبوب به خوانندگان معرفی کند.

راویان اصلی کتاب دو نفر از همراهان شهید حاج ابومهدی (منشی و پزشک خصوصی) هستند که سال‌های آخر حیات این شهید همراه او بودند.

۱۳ دی سالروز شهادت حاج‌قاسم و ابومهدی بهانه خوبی برای تورق و مرور این‌کتاب است.

در ادامه پنج بُرش از کتاب «جمال» را می‌خوانیم؛

جاسم بعد از پخش صوت حاج ابومهدی گوشی اش را توی جیبش گذاشت و گفت: «توی همون لحظه‌ها، حاج ابومهدی با ابوایمان تماس گرفت و ازش خواست که کار نام نویسی و سامون دادن نیروهای داوطلب مردمی رو که به تاجی اومدن به کسی بسپاره و سریع به دفتر حاج ابومهدی بیاد. وقتی ابوایمان رسید، با هم تو اتاق عملیات روی نقشه جاده بغداد به سامرا آخرین وضع رو بررسی کردن. حاج ابومهدی به ابوایمان گفت که با فرمانده عملیات بغداد که از شمال بغداد تا جنوب دجیل تو محدوده فرماندهی شه، یه گروه بردارید و به سمت سامرا حرکت کنید.»

تو باهاشون رفتی؟

نه اما دکتر علی از کسانی بود که این مسیر رو رفته و می شه ازش بپرسیم. من هم خیلی دوست دارم بدونم چطوری تا سامرا رفتن.

باشه یه قرار می ذاریم و با هم به دیدنش می ریم. البته اگه تو بتونی بیای.

مثل الان می شه یه وقت خالی پیدا کنم. الان بریم که من باید سر ساعت دفتر حاج ابومهدی باشم.

قبل از خداحافظی، به جاسم گفتم: «من یه روزه می رم کربلا، کمی کارای خونه رو هماهنگ می‌کنم و آم.»

باشه مشکلی نیست. برگشتی بهم خبر بده.

همان روز به کربلا و یک راست برای زیارت رفتم. بین الحرمین که رسیدم، دو رکعت نماز شکر خواندم و برای شروع کارم از امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) کمک خواستم. بعد هم به خانه سری زدم، کارهای عقب مانده ام را انجام دادم و به بغداد برگشتم.

یکی از کارهای مهمی که باید قبل از رفتن به مجموعه حاج ابومهدی انجام می‌دادم برگزاری یادواره دانشجویی در یکی از دانشکده‌های علوم پزشکی بود. تمام مراحل را پیگیری کرده بودم و دوست داشتم قبل از رفتن، کارهای اجرا را انجام دهم. برای همین باید به یکی دو مدیریت مرتبط سر می‌زدم و کار را نهایی می‌کردم.

***

ابوجعفر شبکی با اشتیاق از آشنایی و کمک‌های حاج ابومهدی تعریف می‌کرد.

اجداد ما دوره نادرشاه از شمال ایران وارد عراق و تو موصل مستقر شدن. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، سنیای افراطی مناطق نینوا و موصل به ما بچه‌های خمینی می‌گفتن. به این معنا که شیعه و ایرانی هستیم. دقیقاً برای همین اسم، سال‌ها بهمون هجوم می‌کردن.

گمون کنم بین سالای ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۴ یعنی قبل از سقوط موصل ما به جرم شیعه و طرفدار امام خمینی بودن بیشتر از ۱۷۳۵ شهید دادیم.

_هیچ وقت گزارشی از وضعیتتون به مقامای دولتی دادید تا به کمک شما بیان؟

تو انتخابات سال ۲۰۰۵ برادرم نماینده شبکیا شد. برای یه دوره کوتاه کمی فشار و ظلمی که روی ما بود کمتر شد، اما با بی تفاوتی مسئولان سیاسی رده اول عراق، تصمیم جدی برای بهبود وضعیتمون گرفته نشد. اوضاع ما شبکیا درست مثل زخمی بود که فقط یه پانسمان ساده داشت و با کوچک‌ترین اشاره خون ریزی می‌کرد. سنیای افراطی منطقه به هر بهونه ای بهمون تعرض می‌کردن و می‌گفتن باید از زمینتون برید.

سال ۲۰۱۱ اون قدر مستاصل و بی پناه مونده بودیم که واقعاً نمی دونستیم باید چه کار کنیم. دنبال کسی بودیم که جلوی این ظلم ازمون حمایت کنه و به دادمون برسه. به هر دری زدم تا کسی رو پیدا کنم که ما رو نجات بده. همون موقع یکی از دوستام بهم گفت تو بغداد یه نفر به اسم ابومهدیه که میتونه کمک کنه، یه نامه بنویس و به دیدنش برو. یه گزارش از وضعمون نوشتم و رفتم بغداد. اطلاعاتم خیلی مختصر بود و طبق همین شنیده‌ها می دونستم تردد و دیدارای ابومهدی به سبب تهدید آمریکاییا به شدت با حساسیت و مراقبت انجام می شه. شبی که به بغداد رسیدم، دوستم بهم نشونی یه خونه تو جادریه رو داده بود. یادمه همه راه اشتیاق داشتم که ابومهدی رو ببینم و مشکلاتمون رو بگم و امید داشتم که ابومهدی حتماً برای مبارزه با این ظلم بهمون کمک می کنه. به در خونه که رسیدم، گفتن ابومهدی نیست. انگار که ظرف امیدم یه باره از دستم افتاد و شکست. حس پدری رو داشتم که دست خالی به خونه برگشته.

***

حاج ابومهدی خیلی مواقع درست مثل حاج قاسم خودش با یه راننده برای شناسایی یا سرکشی به نیروها می‌رفت. یه روز صبح قرار شد با حاج ابومهدی برای بازدید از خط مقدم و وضعیت نیروهای مستقر در اون به عمق یکی از محورا بریم. وقتی سوار شدیم، راننده به من گفت که خدا خیلی بهمون رحم کرد و ما دیشب همراه حاجی تو دل دشمن رفتیم. حسابی جا خوردم و پرسیدم حاجی جان موضوع چیه؟ حاج ابومهدی با خنده گفت: خب ما برای بازدید خط راه افتادیم و من به راننده گفتم به سمت آخرین سنگر یا خاکریز نیروهامون برو. همین طور که رفتیم، من با توجه به اطلاعاتم حس کردم از خط خودی عبور کردیم و نزدیک دشمن هستیم. قبل از اینکه بخوایم تصمیمی بگیریم، چندتا از نیروهاشون رو دیدیم. خب از نوع لباس، محاسن و ظاهرشون، مطمئن شدم که داعشی ان. اونا مارو نشناختن و بهترین کار این بود که بدون اینکه واکنشی نشون بدیم، دور بزنیم و ازشون دور بشیم.

بعد هم حاجی خندید و گفت: «ما باهم سلام و علیک هم کردیم و گفتم سلام علیکم دواعش! راننده می‌گفت سریع دور زدم و چشمم به آینه بود. وقتی از تیر رسشون دور شدیم، خدا رو هزار بار شکر کردم که حاج ابومهدی رو برای همه ما حفظ کرد. من مونده بودم که اون لحظه راننده رو سوال و جواب کنم یا نه اما حاج ابومهدی با خنده جوری موضوع رو مدیریت کرد که هیچ حرفی نتونستم بزنم.

***

ما مجموعه عکسایی داریم که حاج ابومهدی و حاج قاسم با نیروها تو مناطق مختلف انداختن عکس و فیلمایی هم از مدیریتا و نیروهای تحت امرشون داریم. در حقیقت این بایگانی میتونه کمک بزرگی برای تولید محتوا و ساخت مستند با موضوع مقاومت باشه. تو فضای مجازی هم خوب فعالیت بودیم. تعداد زیادی کاربر داریم که روی معرفی حشدالشعبی و انعکاس اخبار و اطلاعاتش کار می کنن. حسابای فعال زیادی تو توئیتر، فیس بوک، اینستاگرام، یوتیوب و … داریم که با به اشتراک گذاشتن و بارگذاری اطلاعات دسته بندی شده، برای جذب مخاطب فعالیت می‌کنیم.

حاج ابومهدی گفت: کار فرهنگی خیلی مهمه. من یه بار هم به یکی از خبرنگارا گفتم که شما شریک اساسی پیروزی حشدالشعبی هستید. این گروه جوونای دختر و پسری که این طور تلاش رسانه‌ای می کنن و این نقش بزرگ رو ایفا می کنن، تأثیر مهمی تو تثبیت روحیه جهادی و نشر و معرفی اون دارن و کارشون باعث تضعیف دشمن میشه. این در حقیقت شرکت توی جنگ روانی بر ضد داعشه. من از همه شما تشکر می‌کنم.

***

حاج قاسم به سبب عهد رفاقتش با حاج ابومهدی، در حالی که اوضاع داخلی عراق متشنج شده بود، برای هم فکری و کمک به حاج ابومهدی و سامان دادن به وضع موجود، سفرهای متعددی به عراق داشت و هر دو ساعت‌های طولانی درگیر جلسه‌ها و هماهنگی کارها بودند. پهپاد و بالگردهای آمریکایی دائم بالای سرمان بودند و نگرانی همه ما برای حفظ جان حاج ابومهدی و حاج قاسم را چند برابر کرده بودند. فشار کاری و روانی خلی زیادی روی همه ما بود.

در کنار همه این اتفاق‌ها هر وقت فرصتی پیش می‌آمد حاج ابومهدی به ایست بازرسی‌ها و درمانگاه‌ها سر می‌زد و جویای حال نیروهایی می‌شد که شبانه روز در حال خدمت بودند.شبی با هم وارد منطقه خضراء شدیم. با اینکه اعلام کد شده بود، افسری که تازه نوبت خدمتش را تحویل گرفته بود، به من گفت: «باید کمی صبر کنید تا دوباره مجوز ورودتون رو نگاه کنم. من خواستم حرفی بزنم که حاج ابومهدی گفت: باشه باباجان، ما منتظر می مونیم. کمی از دست حاجی عصبانی شده بودم که در آن اوضاع چرا این قدر زود کوتاه می‌آید؟ ته دلم گفتم: برای همگی ما حفظ جون حاج ابومهدی از هر چیزی مهم تره اما تنها کسی که اصلاً به این موضوع اهمیت نمی ده خود حاجیه. منتظر اعلام کد بودیم که دیدم حاجی در ماشین را باز کرد و پیاده شد. مانده بودم الان در این وضعیت که هزار چشم بد به دنبال فرصتی برای زدن حاجی هستن، برای چه از ماشین پیاده شده، که دیدم خیلی خونسرد رفت جلوی ایست بازرسی و کنار سربازانی نشست که برای گرم کردن خودشان داخل پیت حلبی آتش روشن کرده بودند.



منیع: خبرگزاری مهر

حضور «مهمان حبیب» در کتابفروشی‌ها


به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «مهمان حبیب» به قلم جمعی از نویسندگان به تازگی توسط انتشارات سوره مهر منتشر و روانه بازار نشر شده است. این کتاب دربرگیرنده سی وشش روایت از مراسم چهارمین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی در کرمان است.

«مهمان حبیب» ۳۶ روایت از مشاهدات ده‌ها نویسنده از اتفاقات مراسم چهارمین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی است که با حضور در گلزار شهدا، منازل شهدا، بیمارستان‌ها، مراکز انتقال خون، کوچه‌ها و خیابان‌های کرمان روایت‌های دست اولی از پیش از واقعه ترورریستی و پس آن را نوشته‌اند.

پیش از برگزاری چهارمین سالگرد سردار سلیمانی قرار بود ویژه برنامه‌ای با عنوان رویداد «روایت‌نویسی رسم وفا» با حضور ده‌ها نویسنده در این مراسم برگزار شود اما با وقوع واقعه تروریستی در عصر ۱۳ دی رخدادها و روایت‌ها طور دیگری رقم می‌خورد.

این‌اثر توسط حوزه هنری کرمان با همراهی احسان قائدی راهبر رویداد روایت نویسی، محمدمهدی رحیمی مسئول دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری کشور و علیرضا اسلامی مسئول دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری کرمان و جمعی از نویسندگان تهیه و تولید شده است.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

«- با سوز بخون
این «با سوز بخون» ش را طوری گفت که انگار توی دلش کوره‌ای هزار درجه‌ای است. سرم را برگرداندم سمت تی‌وی وال بزرگی که ابتدای گلزار قرار داشت. دیدم پدر شهید سلطانی‌نژاد که هشت نفر از اعضای خانواده‌اش را از دست داده از مداح چنین تقاضایی دارد.

دوباره مداح میکروفون رو در دست گرفت:

– صبر کنید. صبر کنید. فعلاً جنازه رو توی قبر نذارید. پدر شهید می‌خواد یه صوتی از دخترش پخش کنه.
نیمی از افراد حاضر در گلزار خودشان را رساندند روبروی تلویزیون.

– سلام، مریم سلطانی‌نژاد هستم، شش ساله. پیش‌دبستانی حضرت رقیه. شهر کرمان. می‌خوام یکی از وصیت‌های حاج قاسم را براتون بخونم.»

این‌کتاب با ۲۵۲ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه، و قیمت ۲۳۵ هزار تومان عرضه شده است.



منیع: خبرگزاری مهر

«عزیز زیبای من» خطاب حاج قاسم به دخترش است؛ حق نداری خودت را برتر بدانی


خبرگزاری مهر_ گروه فرهنگ و ادب: کتاب «عزیز زیبای من» نوشته زینب مولایی دربرگیرنده روایت مستندی از هفتاد و دو ساعت پایانی زندگی شهید حاج قاسم سلیمانی است.

این کتاب توسط انتشارات مکتب حاج قاسم منتشر و روانه بازار نشر شده و نویسنده در آن سراغ خاطرات اعضای خانواده‌، چند نفر از فرماندهان جبهه مقاومت و رفقای قدیمی سردار سلیمانی رفته است و علاوه‌بر نگرانی‌ها و دغدغه‌های اطرافیان سردار در روزهای میانی دی‌ماه ۱۳۹۸، به شرح روحیات و منش حاج قاسم پیش از شهادت نیز می‌پردازد.

منبع اصلی این کتاب، مستند «پرواز ۱:۲۰» به کارگردانی مهدی نقویان است. نکات تکمیلی از طریق مصاحبه‌های بیشتر جمع‌آوری و به متن کتاب اضافه شده است. در انتهای کتاب نیز تصاویر مرتبط با متن خاطرات، شامل عکس‌های خانوادگی، تصویری از دست‌نوشته‌ی شهید و نامه‌ی ایشان به همسرشان آمده است.

در بخشی از متن این کتاب می خوانیم:

عزیز زیبای من، روزها و شب های زیادی ست که از آن نیمه شب وصال تو به معشوقت می گذرد.

شما به معشوق زیبایت رسیدی، ولی ما را در میانه آتشی که هیزم عشق شعله هایش هر روز بیشتر و سوران تر می شود، تنها گذاشتی.

مگر نه آنکه عاشق و معشوق با نرسیدن جاودانه می شوند، که اگر وصالی باشد، از یاد می رود، ولی وصال شما مرز های قصه های عاشقانه را جا به جا کرد، و البته یک تاریخ را!

هر زمان از معشوقت برایمان حرف زدی، دلمان لرزید و ترس این عشق، با تمامی لحظات زندگی مان عجین شد، ولی هیچ گاه دل و روحمان باورش نکرد. نمی دانی چقدر به معشوقت حسودی مان می شود…!

به لحظه ای که نو عروس زیبایت، تو را با تمام وجود در آغوش کشید و ما را در حسرت فقط یک لحظه گرمی آغوشت گذاشت.

به بهانه سالروز شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس با زینب مولایی نویسنده این کتاب به گفتگو پرداخته ایم.

مشروح این گفتگو را در ادامه می خوانید:

* خانم مولایی چه شد سراغ نگارش این کتاب رفتید؟

یک کتاب با عنوان «قاسم حاج قاسم» پیش از این کتاب داشتم که شامل زندگینامه شهید وحید زمانی نیا، جوان ترین محافظ حاج قاسم بود؛ این کتاب از طرف انتشارات مکتب حاج قاسم پذیرفته شده و شیوه نگارش آن را پسندیده بودند. این شد که پیشنهاد این کار را دادند.

بنا بر گفته انتشارات مکتب حاج قاسم مستندی با عنوان پرواز ۱:۲۰ با محوریت سه روز پایانی زندگی حاج قاسم ساخته شده بود و ما میخواستیم آن را تبدیل به کتاب کنیم. من هم برای شروع، مستند را دوباره نگاه کردم و سوالاتی در حین نگارش داشتم که پاسخ آنها را پیدا کردم و در نهایت کتاب «عزیز زیبای من» شکل گرفت.

چند اسم برای کتاب پیشنهاد شد. دست نوشته های حاج قاسم هم برای نامگذاری کتاب بررسی شد و در نهایت «عزیز زیبای من» از متن خود حاج قاسم خطاب به دخترش که نامه ای درباره مرگ و شهادت نوشته بود انتخاب شد و دست خط خود حاج قاسم بر روی جلد نقش بست.

* منبع اصلی این اثر مستند «پرواز ۱:۲۰» بود. دیدن این مستند چه دقدر بر نگارش شما اثر داشت؟

این مستند پخش شده و در دسترس بود. یک سری مصاحبه ها هم که برای ساخت مستند نیاز بود و استفاده شده بود به صورت کامل تر و در قالب مصاحبه های تکمیلی از طرف انتشارات مکتب حاج قاسم در اختیار من قرار گرفت. سوالاتی هم حین نگارش کتاب بود که سعی کردم آنها را هم تکمیل کنم.

این مستند را دو تا سه بار دیدم و حتماً بر روی نگارش من تاثیر داشته است. هرچند به سبک کتاب های قبلی نگارش این کتاب را پیش بردم و تنها یکسری خاطرات به کتاب اضافه شد. این کتاب مختص سه روز پایانی زندگی حاج قاسم است که ختم به شهادت می شود و فلش بک هایی به حضور ایشان در سوریه و خاطرات خانوادگی شان با همسر و رفیقان شان داشتیم و آنها را بررسی کردیم، به این ترتیب کتاب کامل تر شد.

بنابراین حتماً مشاهده مستند تاثیر داشته است اما به سبک خودم کتاب را نوشتم اگرچه مکتب حاج قاسم دستم را برای نگارش باز گذاشت و راهنمایی هایی داشت.

* کدام وجهه شخصیتی شهید سلیمانی برای شما جذاب بود؟

تک تک لحظات زندگی ایشان درس است و جذاب؛ زمانی بود که با خودم می گفتم با اینکه حاج قاسم در نظر همه انقدر بزرگ است ولی چقدر جالب با خانواده رفتار می کند. زمانی که بین مردم است به شکلی خود را به آنها نزدیک می کند تا بگوید هیچ برتری و بلند مرتبگی نسبت به آنان ندارد و اینها برای من جذاب بود.

برخوردش با دخترانش و نصحیت هایش، اینکه چطور باید در جامعه و دانشگاه رفتار کنند یا در برخورد با افرادی که هم تیپ و ظاهرشان نیستند و یکسری خاطرات دیگر که آن‌ها هم جذابیت خاص خود را داشتند. برای مثال به یکی از دخترانش که گفته بودند حق نداری نسبت به حجابی که داری در برخورد با آن بازیگر خودت را برتر بدانی.

حتی طرز رفتار محبت آمیزی که به حیوانات داشتند نیز جذاب بود. برای مثال در سوریه حواسش حتی به یک گربه بود و او را به سرپرستی گرفته بود. مسائل منطقه ای و مدیریتی که در جنگ وجود داشت، مسئله خانواده ای در درون خانواده شان همه و همه برای من جذاب بود. مثلاً تولد برایشان خیلی مهم بود و دوست داشت تولد باشکوه برگزار شود؛ مسائلی از این دست که در زندگی ما هم هست و به عنوان الگو به آن‌ها نگاه می کنیم که قهرمان زندگی مان به این مسائل هم توجه می کند، همه اینها برای من خیلی جذاب بود.

* متن کتاب «عزیز زیبای من» ساده است چرا از تصویرسازی استفاده نکردید؟

سلیقه شخصی من در کتاب خواندن و نوشتن به این شکل است. وقتی که زندگی واقعی است و کتابی را مطالعه می کنید که تمام لحظات آن اتفاق افتاده و دنبال نشانه های واقعیت کتاب هستید پس تمام اتفاقات و لوکیشن های کتاب باید واقعی باشد. من برای اینکه به حقیقت موضوع کتاب نزدیک شوم خیلی به دنبال پیچ و خم کلمات نبودم؛ چراکه مخاطب از موضوع اصلی دور می شود. مخصوصاً در کتاب هایی که رئال هستند و به صورت واقعی اتفاق افتاده اند.

بنابراین نمی خواستم مخاطب و خودم را درگیر پیچ و خم کلمات کنم؛ همه نویسندگان فعالیت‌های مختلفی بر روی متن کتاب انجام می دهند اما اینکه صرفاً از پیچ و خم های ادبی استفاده کنم و کلمات را آرایش کنم بنا بر سلیقه شخصی‌ام نبود. در کتاب های قبلی هم متن ساده و روان را انتخاب کردم تا مخاطب از هر سلیقه و سنی بتواند با کتاب ارتباط برقرار کند.

* مهمترین موانع تولید آثار با محوریت شهدا را چه می دانید؟

اگر بخواهم مشکلات را بگویم باید درد و دل کنم. اما بیشتر عدم همکاری انتشارات هاست که مشکل عمده تولید آثار است. من با انتشارات های مختلفی کار کردم بعضی وقت ها چالش هایی وجود دارد که انرژی بسیاری از نویسنده می گیرد و یک ناامیدی به او منتقل می کند که اگر هدف مقدسی وجود نداشته باشد شاید خیلی از نویسندگان کار را رها کنند.

برخی مواقع به دلیل اینکه کار مختص به شهداست از قالب کار حرفه ای برای تولید یک کتاب خارج می شود و گاهی مانع تراشی هایی اعم از مسائل مالی و عدم درک نویسندگان وجود دارد. حتی زمانی که کتاب ها کارشناسی می شوند باید ایرادات برطرف شود اما این ایرادات گاهاً حاشیه ای و دور از شان نویسنده و کتاب است.

البته در این زمینه انتشارات مکتب حاج قاسم به من کمک بسیاری کرد اما به نظرم بزرگترین مانع کمبود تولید، عدم همکاری و نارضایتی در کار است که گاهی اوقات وجود دارد.



منیع: خبرگزاری مهر

«شیوه طراحی ذهنی» به چاپ یازدهم رسید


به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «شیوه طراحی ذهنی» تألیف ناصر پلنگی به تازگی توسط انتشارات سروش به چاپ یازدهم رسیده است.

این کتاب در مقابل شیوه طراحی عینی قرار دارد و باید قدم‌به‌قدم با آن تدریس شود، شیوه‌ای که عملکرد نیروهای ذهنی را در طراحی مورد ارزیابی قرار می‌دهد. این شیوه قوای ذهنی هنرجویان را فعال می‌کند و با روش‌ها و اصول و قواعد خاصی عینیت را از ذهن عبور می‌دهد. حاصل کار نه تکرار و تقلید عینیست، بلکه طرحی است که ذهنیت هنرجو آن را ساخته و پرداخته است. این کتاب قواعد طراحی ذهنی همراه با روش‌های مختلف آن در کنار کاربرد هریک در بیان تصویری را تشریح می‌کند، و هر قاعده را با ارائه کلیدهای تصویری، و نمونه‌ای با استناد به کلیدها می‌آورد. نمونه‌های تاریخی نیز به‌عنوان شاهد مستند قواعد عرضه می‌شوند.

«شیوه طراحی ذهنی» حاصل ده سال تدریس طراحی و مبانی هنرهای تجسمی در دانشکده‌های هنری است. مؤلف که معتقد است در دانشگاه‌های معتبر امروز جهان هر دو شیوه طراحی عینی و طراحی ذهنی پابه‌پای هم تدریس می‌شوند، در این کتاب سعی کرده است تا اصول و قواعد طراحی ذهنی را همراه با روش‌های مختلف این شیوه در کنار کاربرد هریک از این روش‌ها در بیان تصویری تدوین کند.

همچنین نویسنده تلاش کرده هر اصل و قاعده را با ارائه کلیدهای تصویری و ارائه نمونه‌هایی از کارهای هنرجویان که با استناد به کلیدها ارائه شده‌اند، اثبات کند. همچنین نمونه‌های تاریخی و تصاویر هنری را برای اثبات مدعای خویش به کار گرفته است.

کتاب پیش رو شامل نمودارهای روش تدریس پایه و اصول طراحی ذهنی، آغاز شیوه طراحی ذهنی، اصل تصرف و اصل تغییر و اصل ترکیب (به‌عنوان سه اصل طراحی ذهنی)، و نتیجه‌گیری است. مؤلف معتقد است که در فرهنگ ما که با جهان دل سروکار دارد و شهود و عرفان را می‌شناسد، هنر تمثیلی و ذهنی و هدف غایی این هنر با غرب معاصر فرق می‌کند و در کنار دو شیوه مذکور، شیوه طراحی عرفانی را هم باید آموخت.

چاپ یازدهم این کتاب با ۲۸۸ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۴۰۰ هزار تومان عرضه شده است.



منیع: خبرگزاری مهر

چهار انتصاب و دیدار مهاجرانی با اعضای مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی


خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: گزارش مطالعه و مرور اخبار این هفته کتاب و ادبیات دربرگیرنده ۱۲ خبر مهم است که ۴ خبر آن مربوط به انتصابات نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، نوزدهمین جشنواره شعر فجر، انتصاب رئیس کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران و انتصاب سرپرست دفتر جمع‌آوری منابع دیجیتال کتابخانه ملی هستند.

برخی دیگر از اخبار این گزارش هم ثبت‌نام ۳۲ هزار نفر در جشنواره قصه‌گویی، معرفی برگزیدگان کنگره شهیدالقدس، دیدار فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت با اعضای شورای عالی مرکزدائرةالمعارف بزرگ اسلامی، درگذشت نویسنده هندی، فعالیت سه هزار و ۶۸۰ باب کتابخانه عمومی در سطح کشور، انتصاب سرپرست دفتر جمع‌آوری منابع دیجیتال کتابخانه ملی، گذراندن دوران نقاهت محمدعلی موحد در منزل، تمدید مهلت جشنواره شعر جوان سوره و آغاز به کار یک ناشر در زمینه دانش عمومی هستند.

مشروح متن این گزارش را در ادامه می‌خوانیم؛

ثبت‌نام ۳۲ هزار نفر در جشنواره قصه‌گویی

عالیه قوامی دبیر بیست‌وششمین جشنواره بین‌المللی قصه‌گویی کانون پرورش فکری گفت: بیش از ۳۲ هزار قصه‌گو در پایگاه این جشنواره ثبت‌نام کرده‌اند و بیش از ۱۶ هزار نفر نیز قصه خود را به مرحله ثبت رسانده‌اند.

معرفی برگزیدگان کنگره شهیدالقدس

مراسم اختتامیه کنگره ملی شعر «شهید القدس» و رونمایی از کتاب «گزیده شعر فلسطین»، شامگاه شنبه ۸ دی در تالار رودکی تهران برگزار شد.

در این برنامه که با حضور فرزندان شهید سرافراز حاج قاسم سلیمانی، زینب سلیمانی و رضا سلیمانی، سردار اسماعیل قاآنی فرمانده سپاه قدس، حجت‌الاسلام والمسلمین محمد قمی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، علیرضا قزوه، محمدکاظم کاظمی، علی‌محمد مؤدب، محمدمهدی خانمحمدی، حسین مؤدب، سیدمحمدمهدی شفیعی و جمعی از شاعران در بنیاد فرهنگی رودکی برگزار شد، برگزیدگان کنگره ملی «شهید القدس» معرفی و از آنها تقدیر به عمل آمد.

دیدار مهاجرانی با اعضای شورای عالی مرکزدائرةالمعارف بزرگ اسلامی

فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت با رئیس و اعضای شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی به مناسبت چهلمین سالگرد بنیادگذاری این مؤسسه دانشنامه‌نگاری دیدار و گفتگو کرد.

در این دیدار کاظم موسوی بجنوردی، رئیس؛ احمد مسجدجامعی، قائم‌مقام؛ عنایت‌الله مجیدی، رئیس کتابخانه؛ سیدعلی آل‌داود، عضو شورای عالی علمی؛ کیانوش کیانی هفت‌لنگ، عضو شورای عالی علمی و.. حاضر بودند.

انتصاب رئیس کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران

مراسم تودیع و معارفه حجت‌الاسلام رسول جعفریان به‌عنوان رئیس کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران شنبه ۸ دی با حضور منوچهر مرادی معاون پژوهشی دانشگاه تهران برگزار شد.

انتصابات نظربلند در نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور

آزاده نظربلند دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور با صدور احکام جداگانه محمد خلج را به عنوان سرپرست دستیار دبیرکل و فرشید فلاح لاله زاری را به عنوان سرپرست معاونت اداری و مالی منصوب کرد.

درگذشت صدای حاشیه‌نشینان هند

ام تی واسودوان نایر، رمان نویس و فیلمنامه‌نویس مشهور هندی، به دلیل مشکلات تنفسی در ۹۱ سالگی درگذشت.

کمک‌های نایر به ادبیات مالایایی زبان و سینما موجب ارتقای داستان‌سرایی در ایالت کرالا در جنوب هند که زادگاه او بود، شد. نایر افسانه‌های سنتی آن سرزمین را با مناظر سرسبزش درآمیخت و از آن سبک داستانی متمایز خود را پدید آورد.

فعالیت سه هزار و ۶۸۰ باب کتابخانه عمومی در سطح کشور

بر اساس آخرین آمار نهاد کتابخانه های عمومی کشور، تا پایان آذر ماه ۱۴۰۳، ۳۶۸۰ باب کتابخانه عمومی در سطح کشور به ارائه خدمات کتابخانه‌ای می‌پردازد.

این تعداد شامل ۲۸۱۱ باب کتابخانه نهادی، ۸۳۲ باب کتابخانه مشارکتی، ۳۷ باب کتابخانه مستقل و ۱۵۱ باب سالن مطالعه است.

انتصاب سرپرست دفتر جمع‌آوری منابع دیجیتال کتابخانه ملی

مراسم معارفه سرپرست دفتر شناسایی و فراهم‌آوری منابع دیجیتال با حضور رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و جمعی از معاونین و مدیران ارشد این سازمان، در تالار سخن حوزه ریاست برگزار شد.

در این مراسم غلامرضا امیرخانی رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی، با صدور حکمی علیرضا بدرلو را به عنوان سرپرست دفتر شناسایی و فراهم آوری منابع دیجیتال منصوب کرد.

گذراندن دوران نقاهت محمدعلی موحد در منزل

بهار موحد دختر استاد محمدعلی موحد درباره وضعیت این استاد زبان و ادبیات فارسی گفت: وضعیت جسمی پدرش بهتر است و پس از مرخصی از بیمارستان، دوران نقاهت را در منزل سپری می‌کند. این ادیب ایرانی هفته گذشته پس از بروز مشکلات جسمی در بیمارستان بستری شده بود.

تمدید مهلت جشنواره شعر جوان سوره

محمدسعید میرزایی دبیر علمی جشنواره شعر جوان سوره گفت: مهلت ارسال آثار به جشنواره شعر جوان سوره تمدید شد. همچنین دبیرخانه این جشنواره در حال دریافت آثار شاعران است. با توجه به پویایی شعر جوان کشور و علاقه‌مندی مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری به پوشش بیشتر شعر شاعران جوان، تصمیم گرفتیم مهلت ارسال آثار این جشنواره را تا آخر دی ۱۴۰۳ تمدید کنیم.

آغاز به کار یک ناشر در زمینه دانش عمومی

نشر گودو با انتشار چهار عنوان کتاب در زمینه‌های علمی، فعالیت خود را به‌عنوان زیرمجموعه «نشر نیماژ» آغاز کرد. این نشر قرار است به انتشار کتاب‌های عمومی در حوزه علم و دانش و روانشناسی بپردازد و فعالیت خود را با انتشار چهار کتاب «شیمی برای صبحانه»، «اهمیت مواد»، «دنیای بدون ما» و «شکافی در آفرینش» آغاز کرده است.

انتصاب دبیر علمی نوزدهمین جشنواره شعر فجر

سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با صدور حکمی به پیشنهاد معاون امور فرهنگی خود، فریبا یوسفی را به‌عنوان دبیر علمی نوزدهمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر منصوب کرد.



منیع: خبرگزاری مهر

رویداد ملی «خط امین» برگزار می‌شود


به گزارش خبرگزاری مهر، رویداد ملی «خط امین» با محوریت برگزاری مسابقه کتابخوانی کتاب های تقریظ شده توسط معاونت فرهنگی هنری سازمان بسیج مستضعفین برگزار می‌شود. برگزاری این رویداد در راستای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و با توجه به تقریظ و تحسین ۶ کتاب منتخبی که به تازگی توسط مقام معظم رهبری صورت گرفته، است.

کتاب‌های معبد زیر زمینی، هواتو دارم، آخرین فرصت، مجید بربری، پاییز آمد، بیست سال و سه روز، در این رویداد از جمله منابع مسابقه کتابخوانی هستند.

این‌پویش به دو روش آزمون چهار گزینه‌ای (تستی) و «ارسال اثر» برگزار می‌شود که امکان شرکت به صورت فردی یا گروهی در هر دو روش فراهم می‌باشد، شرکت کنندگان در آزمون چهار گزینه‌ای باید به ۳۰ سوال در مدت ۲۰ دقیقه پاسخ دهند.

با توجه به اهمیت فرهنگ سازی در زمینه انجام کارها به صورت گروهی، این پویش نگاه ویژه ای به این مسئله دارد، مزیت شرکت به صورت گروهی این است که در این حالت امتیازات به صورت دو برابری محاسبه می شود.

مهلت شرکت در این مسابقه تا تاریخ ۱۰ بهمن بوده و به نفرات برتر نیز جوایزی از جمله، کمک‌ هزینه سفر به مشهد مقدس، دوچرخه، گوشی هوشمند، جوایز نقدی و صدها جایزه دیگر اهدا خواهد شد.

علاقمندان برای کسب اطلاعات بیشتر و شرکت در پویش خط امین می توانند به پایگاه اینترنتی ravibook.ir مراجعه کنند. زمان اعلام نتایج این مسابقه روز ۲۲ بهمن همزمان با سالروز پیروزی انقلاب اسلامی است.



منیع: خبرگزاری مهر

عرضه چاپ هفدهم «تئاتر تجربی، از استانیسلاوسکی تا پیتر بروک»


به گزارش خبرگزاری مهر، «تئاتر تجربی، از استانیسلاوسکی تا پیتر بروک» تالیف جیمز روز اِوَنز به‌تازگی با ترجمه مصطفی اسلامیه توسط انتشارات سروش به چاپ هفدهم رسیده است.

تجربه کردن، یورش بردن بر ناشناخته‌هاست؛ چیزی است که فقط پس از وقوع می‌توان چارچوبش را مشخص کرد. نوگرا (آوانگارد) بودن در حقیقت در صفِ مقدم بودن است. هر یک از چهره‌های مهم این کتاب، امکانات تئاتر را به‌عنوان هنر گسترش داده‌اند و برای هریک از آنان تجربه معنایی متفاوت داشته است. برای استانیسلاوسکی به‌معنای اهمیت بازیگر بوده، حال آنکه برای کریگ امکانات صحنه تئاتر اهمیت داشته است.

میرهولد و راینهارت بر اهمیت کارگردان تأکید داشتند و آپیا بر استفاده از نور. برشت سروکارش با کشف سرشت آموزشی تئاتر بود و آرتو معتقد شد که تئاتر باید آن اشاراتی را که در وادی کلمات است منعکس کند، نه واقعیت هر روزی طبیعت را. تئاتر نیکلائیس نشان‌دهنده ترکیبی از مفهوم تئاتر بی‌کلام آرتو و تصویر کریگ از توده‌های انتزاعی متحرک است. گروتوفسکی و باربارا و پیتر بروک هم عاقبت به جوهر تئاتر بازگشتند؛ به ارتباط بین بازیگر و تماشاگر. سیر این تطور نکات بی‌بدیلی را معیّن می‌سازد که جیمز روز اِوَنز استادانه به آنها پرداخته است.

در این اثر، روز- اِوَنز تجارب بیش از بیست کارگردان تئاتر را تحلیل و نکات ارزشمند آموزشی آن‌ها را عرضه کرده است. جیمز روز – اونز، متولد ۱۱ نوامبر ۱۹۲۷، کارگردان تئاتر، کشیش و نویسنده انگلیسی در زمینه تئاتر تجربی، تشریفات و مراقبه است و بیشتر به خاطر کارگردانی نمایش West Charing Cross Road 84 شناخته شده است.

در این کتاب «زندگی استانیسلاوسکی در هنر»، «مکتب واقع‌گرایی»، «کوپو پدر تئاتر مدرن»، «راینهارت»، «پیسکاتور و برشت» عنوان برخی از فصل‌هاست.

هریک از چهره‌هایی که در این کتاب به کار آنان پرداخته شده است، امکانات هنر تئاتر را در جهتی گسترش داده‌اند و برای هر یک تجربه معنایی متفاوت داشته است. برای استانیسلاوسکی بازیگر، برای کریگ امکانات صحنه، برای میرهولد و راینهارت کارگردان، برای آپیا نور، و برای پیسکاتور و برشت کشف سرشت آموزشی تئاتر اهمیت داشته است. در این اثر روز اونز تجارب کار بیش از بیست کارگردان تئاتر را تحلیل و نکات ارزشمند آموزشی آن‌ها را عرضه کرده است. مترجم این کتاب مصطفی اسلامیه است.

چاپ هفدهم این کتاب با ۳۰۰ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۲۸۰ هزار تومان عرضه شده است.



منیع: خبرگزاری مهر

تنها راه حل مقاومت است؛ «خار و میخک» همدلی با مردم فلسطین است


به گزارش خبرگزاری مهر، دومین نشست دورهمی و رویداد جمع‌خوانی پانزدهمین پویش کتابخوانی «کتاب‌قهرمان»، با محوریت کتاب «خار و میخک» نوشته یحیی السنوار با همکاری تشکل های زنان انقلاب اسلامی در کافه غربی خانه اندیشه ورزان برگزار شد.

در این نشست مادران شریف ایران زمین، خانه مادری، ستاد مادران ایران، خانه نسا و مرکز رسانه‌ای شیرازه، مریم کثیری فعال فرهنگی و رسانه، پروانه شکوری نماینده تشکل مادران شریف ایران زمین و مریم چهرقانی کارشناس کتاب و همچنین جمعی از علاقه‌مندان حضور داشتند.

در ابتدای نشست مریم کثیری گفت: بحث ما در اینجا فراتر از کتاب است و می‌خواهیم به این موضوع بپردازیم که چه طور می‌توانیم سنوارها را تربیت و تکثیر کنیم؟ برای پاسخ به این سوال باید اندکی دورنمای فضای تربیتی در همه دنیا را مرور کنیم و جا و نسبت خودمان را در آن پیدا کنیم. همه فلاسفه و روانشناسان دنیا قرار است به این سوال پاسخ دهند که انسان چطور حالش خوب می‌شود؟ در دو سر طیف این اندیشه یک گروهی قرار دارد که معتقد است حال خوب انسان در گرو لذت محض است و در طرف دیگر گروهی معتقد به این هستند که حال خوب در گرو معنا است. ویکتور فرانکل معتقد است که معنا در رنج زندگی خودش را نشان می‌دهد. در اسلام هم خدا می‌گوید لقد خلقنا الانسان فی کبد، ما انسان را در سختی آفریدیم.

وی افزود: در کتاب خار و میخک ما کودکی را می بینیم که دائماً در رنج است و خانواده نحوه مقاومت در رنج و سختی را به او می‌آموزد. یکی از ویژگی‌های فرزندان نسل مقاومت تاب‌آوری بالا است. افرادی که تاب‌آوری بالاتری دارند انسان‌های خوشبخت‌تری هستند. در هنگام سختی و رنج اضطراب کمتر و آرامش بیشتری دارند همانند شخصیت پدربزرگ در کتاب خار و میخک که به هنگام جنگ و حمله رژیم صهیونیستی به اردوگاه حتی حاضر نشد خانه را ترک کند و به پناهگاه برود. ما در دوره‌ای زندگی می‌کنیم که راه و چاره‌ای جز تربیت نسل مقاوم نداریم و اگر انسان مقاوم تربیت کنیم موفق شده‌ایم که انسان خوشحال و خوشبخت تربیت کنیم.

کثیری ادامه داد: ما برای تربیت کودک باید در مقابل او الگو قرار بدهیم. سه نوع الگویی که در زندگی با آن مواجه هستیم عبارت‌اند از: قهرمان واقعی، قهرمان داستانی و قهرمان روزمره. اگر این مثلث را توانستیم هم‌سو کنیم در نتیجه الگوی مشخصی داریم. اولین قهرمان کودک مادرش است. والدی موفق است که رنج زندگی خودش را با یک رنج بزرگتر گره بزند و کودک را با رنج‌های دیگر آشنا کند مثل رنج کودکان فلسطین. در مرحله بعد والدین خودشان الگوی لبخند زدن به رنج‌ها می‌شوند. مادر قهرمان، دارای ویژگی‌های شجاعت، مقاومت، تاب آوری، تفکر انتقادی و توانایی حل مسئله است که می‌تواند به رنج‌های زندگی لبخند بزند.

مریم چهرقانی نیز در ادامه این نشست گفت: ما در تمام ساحات زندگی با سه‌گانه، حقوق، تکالیف و مسئولیت سروکار داریم که اگر والدین برای تربیت فرزندان آن را به کار گیرد بچه یاد می‌گیرد که بهره‌مندی از هر حقی با خودش تکلیف و مسئولیتی برای او دارد، همان چیزی که به زیبایی در کتاب می‌بینیم که هیچ کدام از بچه‌ها بی‌مسئولیت نیستند و با مدیریت مادر هر کدام گوشه‌ای بار زندگی را به دوش کشیده‌اند. نکته دیگر تاب‌آوری مادر در این کتاب است بسیار زیاده است و شخصیتی محکم و با اراده دارد که سعی می‌کند برای هر مسئله‌ای راه حلی پیدا کند هر چند ممکن است نتیجه‌بخش نباشد اما هیچ وقت در برابر هیچ مسئله‌ای منفعل نیست.

وی افزود: ما در کتاب می‌بینیم که این بچه‌ها هر چقدر بزرگ‌تر می‌شوند رنجی که در زندگی دارند و مسائل و مشکلات شان نیز بزرگ‌تر می‌شود و در هر چالش تربیتی که پیش می‌آید عملاً یک مادر تنها را داریم. انگار یحیی سنوار تعمدی داشته که این تنهایی زنان را نشان داده و به دنبال بیان این نکته بوده که دلگرمی آنها مقاومت و مبارزه مردان بوده و زنان و مادران به این دلگرم بودند که مردان هرجا باشند در حال مبارزه و مقاومت هستند و از آن طرف مردان نیز دلگرم به یک معنا بودند که با دل راحت خانواده را رها می‌کردند و می‌رفتند برای مقاومت و آن معنا چیزی نبود جز تاب‌آوری زنان و در نتیجه کودکان.

چهرقانی ادامه داد: همراه با خواندن این کتاب باید در مورد تاریخ اجتماعی و سیاسی و غیره فلسطین نیز بیشتر بدانیم چرا که جنگ تنها یک بعد نظامی ندارد بلکه به عنوان یک پدیده اجتماعی بر زندگی مردمان اثر می‌گذارد و تا ندانیم زیست مردم فلسطین بر چه مبنایی و تحت تاثیر چه عواملی چه تاریخی را پشت سر گذاشته بسیاری از نکات آمده در این کتاب برایمان روشن نخواهد شد. مثلاً وقتی در مورد موج شادی و غرور و افتخار بعد از نبرد الکرامه اردن در اردوگاه حرف می‌زند و به فاصله کمتر از دو سال شاهد آن رفتار حکومت اردن با فلسطینی‌ها هستیم باید بدانیم در این دو سال چه اتفاقاتی افتاده و جنبش فتح و یاسر عرفات چه مسیری را رفته یا وقتی به تفاوت زندگی مردمان کرانه باختری و الخلیل با مردمان اردوگاه می‌پردازد یا اگر در مورد گروه‌های مبارز با نحله‌های فکری مختلف اعم از ناسیونالیسم عرب، کمونیسم، اخوانی و … حرف میزند به چه نتیجه‌ای قرار است برسد.

در ادامه پروانه شکوری گفت: این کتاب از شکست اعراب از اسرائیل در جنگ ۶ روزه شروع می‌شود. شخصیت کودک کتاب به نام احمد از خاطرات ۵ سالگیش تعریف می‌کند که زمستان سخت و برف و باران و خانه‌ها را در بر می‌گیرد و بعد به خراب کردن خانه‌های فلسطینی‌ها در اردوگاه توسط اسرائیلی‌ها اشاره می‌کند برای اینکه خیابان عریض شود و سربازان رژیم بتوانند راحت‌تر گشت بزنند.

وی افزود: شاید اولین سوال برای ما این باشد که چرا شهید سنوار این کتاب را در سال‌های زندان نوشته؟ شهید سنوار می خواستند ما با زندگی مردم فلسطین آشنا بشویم ولی لازم است کتاب‌های تاریخ فلسطین را بخوانیم تا بهتر اتفاقات کتاب رو متوجه بشویم. در این کتاب یحیی السنوار در مورد شکل‌گیری حماس صحبت کردند و ما می‌بینیم نتیجه زحمات شیخ احمد یاسین که چقدر با قرآن مانوس بودند و در مسجد فعالیت می‌کردند و حس می‌کنیم چقدر این ها با ما نزدیک هستند و اگر مسلمان هستیم همه ما یک امت هستیم. هرکسی این کتاب را بخواند با مردم فلسطین همدل می‌شود و آخر داستان به این نتیجه می‌رسد که تنها راه حل، مقاومت است.



منیع: خبرگزاری مهر

«سرمایه فرهنگی، استانداردهای مصرف و تعیین طبقات اجتماعی» رونمایی شد


به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «سرمایه فرهنگی، استانداردهای مصرف و تعیین طبقات اجتماعی» توسط مؤسسه فرهنگی و مطالعاتی بزرگمهر حکیم در مرکز پارک علم و فناوری دانشگاه شهید بهشتی رونمایی شد.

این برنامه همزمان با آغاز ششمین سال فعالیت گروه کتابخوانی سیمین سخن و با حضور اساتید علم و فرهنگ از جمله محمد رسولی نویسنده، حقوقدان و شاهنامه پژوه، مشاور استارتاپ‌های مرکز علم وفن آوری دانشگاه شهید بهشتی، مهستی رسولی مؤسس گروه کتابخوانی سیمین سخن، نسیم کمپانی، محقق شبه قاره هند و دیگر علاقمندان حوزه کتاب و کتابخوانی برگزار شد.

مهستی رسولی در ابتدای این مراسم با مروری بر تألیف و انتشار کتاب‌های قبلی خود به معرفی جدیدترین اثر خود به نام سرمایه فرهنگی، استانداردهای مصرف و تعیین طبقات اجتماعی، پرداخت و توضیحاتی را ارائه کرد و گفت: این کتاب محصول ده سال سفر به تاجیکستان و سکونت در آن کشور و قیاس وضعیت مصرفی در دو شهر تهران و دوشنبه است که نگارش آن شش ماه به طول انجامیده و در ۹۲ صفحه توسط انتشارات پندار پژوهش، عرضه شده است.

در ادامه، محمد رسولی شاهنامه پژوه اهمیت کتاب وکتابخوانی را یاد آور شد و با تاکید بر کتاب مهم شاهنامه از آن به عنوان «شاه کتاب» کتاب‌ها نام برد.سپس به موضوع خواب دیدن و رؤیا در شاهنامه پرداختند.

سیمین شاه‌محمدی مدیر محتوای گروه کتابخوانی سیمین سخن نیز، گزارشی از عملکرد پنج سال گذشته و نوع فعالیت آن ارائه داد.

وی گفت: به علت خوانش دقیق و ارائه صوتی رمان‌ها و داستان‌های کوتاه و همچنین ارائه تحلیل ساختاری و شخصیت‌پردازی آثار نویسندگان، و معرفی ژانرها و سبک‌های ادبی نویسندگان داخلی و خارجی در بین گروه‌های کتابخوانی کم نظیر عمل شده است.



منیع: خبرگزاری مهر

ابومهدی المهندس پناه مسیحیان و ایزدیان بود


خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: کتاب «جمال» نوشته شهلا پناهی توسط انتشارات سوره مهر منتشر و روانه بازار نشر شده است. این کتاب دربرگیرنده روایتی از زندگی ابومهدی المهندس از فرماندهان ارشد جبهه مقاومت اسلامی است.

کتاب «جمال» به بخشی از زندگی مبارزاتی و سال‌ها جهاد شهید «جمال جعفر محمد علی آل ابراهیم» معروف به «ابومهدی المهندس» از فرماندهان ارشد جبهه مقاومت اسلامی و نایب رئیس حشدالشعبی عراق می‌پردازد که به همراه حاج‌قاسم سلیمانی در فرودگاه بین‌المللی بغداد به شهادت رسید. شهید ابومهدی المهندس یکی از چهره‌های برجسته و اثرگذار مقاومت اسلامی بود که نقش بی‌بدیلی در مبارزه با تروریسم و دفاع از مردم منطقه داشت.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

«تو بیروت به فعالیتم ادامه دادم. اخبار حزب‌الدعوه رو تو عراق و کویت دنبال می‌کردم. یه بار تو این مرور اخبار، در صفحۀ اول روزنامۀ وطن عکس تعدادی از مبارزا و مجاهدای حزب‌الدعوه رو دیدم که بهشون مظنون بودن و تحت تعقیب. دوربین که خاموش شد، پیرمرد، کمی آرام، انگار که نباید کسی حرفش را می‌شنید، به سیّدامیر گفت: «ابومهدی المهندس رو که حتماً می‌شناسی؟» سیّدامیر گفت: «بله. عکسش بین اعضای حزب‌الدعوه روی جلد روزنامه بود. البته چون از روی اطلاعات گذرنامه نوشته بودن، اسم اصلیش، یعنی جمال جعفر ابراهیم، زیر عکسش نوشته شده بود.»

به بهانه شهادت شهید ابومهدی المهندس و سردار حاج قاسم سلیمانی، همچنین هفته مقاومت به گفتگو با شهلا پناهی نویسنده این کتاب پرداختیم.

مشروح این گفتگو را در ادامه می‌خوانید:

* خانم پناهی نگارش کتاب «جمال» سفارش انتشارات بود یا خودتان سراغ آن رفتید؟

شروع کتاب جمال قبل از شهادت ابومهدی جرقه خورد و تصمیم داشتم این کتاب را به صورت خاطرات شفاهی بنویسم. از نمایشگاه کتاب سال ۹۸ که شهید ابومهدی به تهران آمده بودند پیگیر جلسه دیدار با ایشان بودم تا بتوانم خاطرات شفاهی شان را ثبت کنم حتی یک سفر را به عراق ترتیب داده بودم تا دیداری داشته باشم، اما به دلایلی سفر لغو شد و پس از آن اتفاق شهادت ایشان رخ داد.

بعد از شهادت ایشان با توجه به صمیمیت بیش از اندازه‌ای که با شهید حاج قاسم سلیمانی داشتند حس کردم خوب است که این رفیق صمیمی را بشناسیم. رفیقی که سال‌ها در کنار حاج قاسم بوده است. بنابراین به این فکر افتادم که به سراغ معرفی شهید و مرور زندگی نامه ایشان بروم و فکر می‌کنم بعد از مراسم چهلم ایشان اولین سفر به عراق را داشتم و کار کلید خورد.

* نگارش کتاب چقدر زمان برد؟

پیش از پاسخ باید بگویم که فقط لطف و عنایت خداوند بود که این کار شکل گرفت. چون همزمان با شروع پروژه، همه‌گیری ویروس کرونا اتفاق افتاد و پس از آن مرزها بسته شده بودند، ترددها سخت بود و مرز هوایی کاملاً بسته بود. بنابراین برای سفر باید ویزای یک ماهه می‌گرفتم و برمی‌گشتم، این فرایند ادامه داشت و هیچ چیز جز لطف اهل بیت پشتیبان من نبود.

من سابقه کار تحقیق در عراق را زمانی که کار تحقیقاتی در مورد شهید مرتضی حسین پور انجام می‌دادم، داشتم. به این ترتیب بسیاری از فرماندهان عراقی را می‌شناختم و از طرفی هم حشدالشعبی سفارش دهنده و پشتیبان پروژه بودند که کار انجام شود. به همین دلیل تحقیقات در مسیر از ولادت تا شهادت شهید ابومهدی ظرف دو سال و نیم و ۹۶ درصد از کار در عراق انجام شد.

در این کتاب سراغ فرماندهان حشد الشعبی، گروه‌های مقاومت، نخست وزیران، نمایندگان مجلس، دفاتر مراجع و افراد تاثیر گذار عراق به لحاظ سیاسی، فرهنگی، علمی و اجتماعی رفتم و مصاحبه با آنها شکل گرفت. همچنین مصاحبه‌ای هم با مسئولان، علما، فرماندهان گروه‌های مختلف ادیان از جمله علمای سنی، فرمانده گروه ایزدی‌، گروه شِبک ها و کردها داشتیم.

زمانی که اسم حاج ابومهدی می‌آمد همه دوست داشتند خاطراتشان را بگویند و به این ترتیب توانستیم کار را جمع کنیم و می‌توان گفت تحقیق کاملی شکل گرفته است. برای مثال در نگارش فصل جوانی و نوجوانی و ورود شهید المهندس به حزب الدعوه، به سراغ مسئولانی که جز فرماندهان نظامی بودند و در سابقه زندگی و پرونده فعالیت سیاسی‌شان از اعضای حزب الدعوه بودند رفتم.

در مورد خاطرات محل زندگی شهید نیز به روستای القُرنه در بصره رفتم. دوستان دوران دبستان و راهنمایی ایشان را دیدم و در خانواده هم با برادر، خواهرها و خاله حاج ابومهدی صحبت کردم و تنها مصاحبه ما در ایران مصاحبه با خاله، دختر خاله، خواهر بزرگ‌تر ایشان بود اما باقی مصاحبه‌ها در عراق بود.

* کمی هم از چالش‌ها و سختی نگارش کتاب بگویید.

همان‌طور که گفتم شیوع ویروس کرونا در زمان تحقیق کتاب از مشکلات من بود. بحث زبان و هماهنگی با مقامات بالا دستی نیز از دیگر سختی‌های این مسیر بود که البته با هدف معرفی این شهید به جامعه خودمان شیرین می‌شد. چون حاج ابومهدی یکی از افراد تاثیرگذار جبهه مقاومت هستند و به دلیل رفاقت، برادری و صمیمیت بین ایشان و حاج قاسم تحمل کردن این سختی‌ها راحت تر بود و خب خیلی از دوستان شهید به ما در این راه کمک کردند.

ابومهدی المهندس پناه مسیحیان و ایزدیان بود

* به نظر شما دلایل کمبود اثر با محوریت زندگی شهید ابومهدی چیست؟

به این سوال از نگاه فردی که می‌خواهد مستند بنویسد پاسخ می‌دهم. کتاب‌های من رمان‌های مستند هستند و همه اجزای آن واقعی است. زمانی که شما به دنبال نگارش کار مستند هستید باید تحقیق میدانی داشته باشید و در آن منطقه حضور پیدا کنید تا اطلاعات جمع آوری کنید. یعنی کار مستند را نمی‌شود از دور انجام داد، باید در میدان کار و پای کار باشی به همین دلیل حس می‌کنم شاید فاصله، محدودیت و ممنوعیت‌ها باعث می‌شود کار کمتری انجام شده باشد.

این مقوله را به صورت کلی می‌گویم که شاید در حوزه نگارش کتاب و رمان به خصوص کار برای شهدا، چون تحقیق قبلی انجام نمی‌دهیم به همه سطوح تحقیقاتی دست پیدا نمی‌کنیم. درباره همین کتاب ممکن است نقدهایی وجود داشته باشد. بسیاری از افراد معتقدند درباره هر شهید یک کتاب کافی است، اما به نظرم درباره شهدا و یا شخصیت‌های بارز تاریخی از نگاه‌ها و زوایای مختلف می‌توان نوشت. یعنی هرچه این افراد را معرفی کنیم اتفاق بهتری می‌افتد اما باید سختی‌های این مسیر و ممنوعیت و محدودیت‌ها را به جان خرید.

در کار مستند نمی‌شود با شرایط خوب و راحت کار کرد، به قول معروف در کار تحقیق میدانی فرش قرمز برای محقق پهن نمی‌کنند حتی بسیاری از مواقع سنگ ریزه هم در مسیر وجود دارد اما باید در این کار ماند و پشتکار داشت و از همه مهمتر از خود شهید بخواهیم کار پیش برود.

برای حاج ابومهدی جای کار زیاد است. باتوجه به اینکه وسعت قصه مقاومت در عراق بسیار زیاد است، یعنی شما قصه‌های با موضوع مقاومت، ایثار و مبارزه با استکبار و به خصوص آمریکایی‌هایی ها را بسیار می‌شنوید. به بیان دیگر یک تاریخ ۱۰۰ ساله مبارزه در عراق وجود دارد. به نظرم ورود به این حوزه می‌تواند اتفاقات خوبی رقم بزند اما از سختی‌ها باید یک فرصت ایجاد کرد و از آن فرصت استفاده کرد.

* کدام بخش از زندگی شهید ابومهدی برای شما جالب و تاثیرگذار بود؟

یکی از اتفاقات بسیار جالب حین تحقیق کتاب که برای من شیرین بود؛ ارتباط حاج ابومهدی با افراد مختلف، عقاید و ادیان در عراق بود. ما رهبران مذهبی داریم که فقط به گروه مذهبی خاص خود و یا فرماندهانی که فقط به محل ماموریت خود اکتفا می‌کنند. در صورتی که همه جای عراق می‌توانستید نشانه‌هایی از حاج ابو مهدی ببینید. با ترکمن‌ها که صحبت می‌کردم همان‌قدر حاج ابومهدی را دوست داشتند که کردها. و همچنین عرب‌ها و نقطه خیلی پررنگ این همنشینی و رفاقت و پدری کردن حاج ابومهدی برای همه گروه‌ها بود.

به خاطر دارم فرمانده گروه مسیحیان از پدری کردن حاج ابومهدی تعریف می‌کرد یا فرمانده و مسئول گروه ایزدیان در عراق می‌گفت زمانی که برای کمک به زن و بچه‌های ایزدی، راه نجاتی نداشتیم تنها کسی را که برای کمک می‌شناختم حاج ابومهدی بود.

از شِبک ها، سنی‌ها، ایزدی‌ها، مسیحیان، شیعیان و مراجع افراد زیادی بودند که حاج ابومهدی را دوست داشتند و به نظرم این مقوله خیلی جالب است بزرگترین حُسنی که حاج ابومهدی داشت پدری کردن بود. برای مثال زمانی که منطقه‌ای آزاد می‌شد ایشان می‌رفتند کنار بچه‌ها و با آنها صحبت می‌کردند و یا به مستمندان رسیدگی می‌کردند و یا کنار جوانان تلاش می‌کردند با ظاهری جوان پسند حضور پیدا کنند. به نظرم حتی قبل از بُعد نظامی‌گری و هوش سرشاری که شهید ابومهدی در مدیریت بحران جنگی داشتند این همنشینی و پدر بودن حاج ابومهدی است که بسیار دلچسب است.

به بیان دیگر پای صحبت هر عراقی که می‌نشینی یعنی افراد با سطوح مختلف قبل از هر تعریفی از حُسن خلق، مانوس بودن و رفیق همپا بودن حاج ابومهدی تعریف می‌کردند، فکر می‌کنم نباید شخصی مانند ابومهدی را محدود به بُعد نظامی کرد و وجوه مختلف زندگی ابومهدی را باید بیان کرد. نوع برخورد ابومهدی با زنان، جوانان و کودکان هر کدام یک کتاب مجزا هستند. شهید ابومهدی حتی در برخورد با اسیران داعشی نیز با لطافت برخورد می‌کردند و پدری و محبت کردن ایشان از همه شیرین‌تر بود و بیشتر به دل می‌نشیند.



منیع: خبرگزاری مهر