«پسرخاله وودرو» برای هشتمینبار به کتابفروشیها آمد
منیع: خبرگزاری مهر
دسته: کتاب های ادبی
منزل ویران شده دکتر مصدق پس از کودتای ۲۸ مرداد+عکس
به گزارش خبرگزاری تسنیم، نهضت ملی شدن صنعت نفت و نخست وزیری دکتر مصدق، از رویدادهای مهم و برجسته تاریخ معاصر ایران به شمار میروند. از همان آغاز نهضت ملی شدن نفت، دولت انگلستان در صدد برآمد تا مانع موفقیت این جنبش شود. بعد از انتخاب مصدق به نخست وزیری و تصویب قانون 9 مادهای خلعید از شرکت نفت جنوب توسط مجلس ایران، دولت انگلستان تلاشهای بسیاری برای کارشکنی و توطئه در امور داخلی ایران کرد که توفیق چندانی نیافت.
پس از کودتای 28 مرداد 1332، حکومت پهلوی این روز را با عنوان ” قیام ملی” یا “رستاخیز ملی” نامگذاری کرد و هدف از این امر مشروعیت بخشیدن به کودتا و جلوه دادن آن به عنوان یک حرکت خودجوش مردمی برای بازگشت شاه به قدرت بود. کودتای 28 مرداد پیامدهای مهمی برای ایران داشت، از جمله سرکوب شدید مخالفان، تضعیف دموکراسی و نفوذ بیشتر آمریکا و بریتانیا در ایران.
تصاویر و اسنادی مرتبط با واقعه کودتای 28 مرداد، در آرشیو مرکز اسناد کتابخانه مجلس شورای اسلامی نگهداری میشود. این موارد عبارتند از:
ـ اجتماع مردم در میدان توپخانه تهران در حمایت از ملی شدن صنعت نفت در دوران حکومت مصدق
ـ پایین کشیدن مجسمه رضا پهلوی توسط طرفداران محمد مصدق ( نخست وزیر) در میدان توپخانه بعد از کودتای 25 مرداد 1332
ـ کارت تبریک عید نوروز مزین به تصاویر آیت الله ابوالقاسم کاشانی ، محمد مصدق و سایر رهبران نهضت ملی شدن صنعت نفت
– فضل الله و اردشیر زاهدی در ایام کودتای 28 مرداد؛
ـ سخنرانی محمد مصدق در یکی از جلسات علنی مجلس شورای ملی؛
ـ تصویری از محمد مصدق (نخست وزیر) به اتفاق اعضای کابینه خود: علی اصغر نقدی، محمدعلی وارسته، باقر کاظمی، محمد مصدق، حسن ادهم، علی هیئت، حسنعلی فرمند، جواد بوشهری، فضل الله زاهدی، کریم سنجابی؛
ـ منزل ویران شده دکتر محمد مصدق پس از کودتای 28 مرداد سال 1332؛
ـ چند سرباز در حال گذاشتن نردبان بر روی دیوار منزل محمد مصدق برای فراری دادن وی از مهلکه در غروب کودتای 28 مرداد 1332
ـ محمدرضا پهلوی در میان عدهای از امرا و افسران شرکت کننده در کودتای 28 مرداد 1332 در مقابل عمارت کاخ سعدآباد؛
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری تسنیم
صدای حاشیهنشینان هند درگذشت
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از ورایتی، ام تی واسودوان نایر، رمان نویس و فیلمنامهنویس مشهور هندی، به دلیل مشکلات تنفسی در ۹۱ سالگی درگذشت.
کمکهای نایر به ادبیات مالایایی زبان و سینما موجب ارتقای داستانسرایی در ایالت کرالا در جنوب هند که زادگاه او بود، شد. نایر افسانههای سنتی آن سرزمین را با مناظر سرسبزش درآمیخت و از آن سبک داستانی متمایز خود را پدید آورد.
فعالیت سینمایی او در اوایل دهه ۱۹۶۰ آغاز شد و به سرعت به عنوان استاد فیلمنامه نویسی شناخته شد و با جنبش موج نوی در حال ظهور در سینمای مالایالام همراه شد. اولین حضور نایر به عنوان فیلمنامه نویس در سال ۱۹۶۵ با «موراپنو» زمینه را برای ورود داستانهای پرطنین و شخصیت محور به سینمای هند تعریف کرد. در طول دههها، او برای بیش از ۶۰ فیلم فیلمنامه نوشت که آثار نمادینی مانند «نیرمالیام» (۱۹۷۳) که برنده جایزه فیلم ملی هند برای بهترین فیلم بلند شد و اولین کارگردانی او را رقم زد از جمله آنهاست. اقتباس او از داستان حماسی «اورو واداکان ویراگاتا» در سال ۱۹۸۹ جایزه ملی بهترین فیلمنامه را برای او به ارمغان آورد و توانایی او را در تفسیر مجدد فولکلور با حساسیت مدرن به نمایش گذاشت.
همکاری او با کارگردانهایی مانند هریهاران، پادماراجان و آدور گوپالاکریشنان سینمای مالایالام را به اوج جدیدی رساند. فیلمهایی مانند «پانچاگنی» (۱۹۸۶) و «پرومتاچان» (۱۹۹۰) به دلیل ارائه تصویری ظریف از روابط انسانی و چشمانداز سیاسیاجتماعی کرالا مورد تحسین قرار گرفتهاند. وی در آثارش اغلب مضامین تضاد اخلاقی، معضلات وجودی، و پویایی پیچیده زندگی روستایی را بررسی میکرد.
در حالی که کمکهای او به سینما ۶جایزه ملی فیلم و چندین جایزه فیلم ایالتی کرالا را برای او به ارمغان آورد، دستاوردهای ادبی نایر هم جوایز متعددی دریافت کرد. اولین رمان مهم او که با عنوان «نالوکتو» در سال ۱۹۵۸ منتشر شد، کاوشی پیشگامانه در تضادهای خانوادگی و نسلی در سیستم جامعه روستایی بود. این رمان او را به صدای پیشروی ادبیات مالایالام بدل کرد و جایزه آکادمی کرالا را برایش به ارمغان آورد.
نایر در طول سالها رمانها، داستانهای کوتاه و مقالات متعددی نوشت که بسیاری از آنها به زبانهای مختلف ترجمه شدهاند. آثاری مانند «کلام» (۱۹۶۹)، «مانجو» (۱۹۶۴) و «رندموزهم» (۱۹۸۴) شهرت او را به عنوان یک نویسنده ادبی تثبیت کردند. «رانداموزهام»، بازگویی مهابهاراتا از منظر بهیما هم از مشهورترین آثار اوست.
صدای ادبی نایر با سبک میمنیمال و توصیفات تداعی کننده شرایط انسانی مشخص میشود. او سال ۱۹۹۵ جایزه «جنانپیت» را دریافت کرد، که بالاترین افتخار ادبی هند است.
وی علاوه بر فعالیتهای خلاقانهاش، شخصیتی تأثیرگذار در چشمانداز فرهنگی کرالا و سردبیر مجلههای مهم ادبی و مربی نویسندگان و فیلمسازان بیشماری بود و به این ترتیب نقشی محوری در شکلگیری سنتهای روایی زمان خود داشت. این نویسنده اوایل امسال با راهاندازی یک پلتفرم استریم، مجموعهای ۹ قسمتی به زبان مالایالام را منتشر کرد تا میراث ادبی هند جنوبی را گردآورد.
نارندرا مودی، نخست وزیر هند، در پیامی با ابراز تاسف از درگذشت این نویسنده از وی به عنوان یکی از معتبرترین چهرههای سینما و ادبیات مالایالام یاد کرد که با کاوش عمیق خود در عواطف انسانی، نسلها را شکل داده و الهامبخش بسیاری دیگری خواهد بود.
وی افزود: او صدای افراد حاشیهنشین بود.
منیع: خبرگزاری مهر
«باغ اسلیمی» به دست انگلیسیزبانها رسید
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، انتشارات بینالمللی نخل سبز همزمان با استقبال از کتاب «باغ اسلیمی» و برگزیده شدن لین اثر در جایزه قلم زرین و جایزه اربعین، ترجمه عربی و انگلیسی این اثر را منتشر کرد.
«باغ اسلیمی» نوشته بشری صاحبی از جمله آثار داستانی با محوریت اربعین حسینی است که در سالهای اخیر منتشر شده. نویسنده در اثر خود تلاش دارد ضمن روایت داستان در پیادهروی اربعین، به جنبههای مختلف اجتماعی، سیاسی و مذهبی این رویداد بپردازد و نگاه یکجانبه به این واقعه نداشته باشد.
صاحبی در اولین اثر داستانی خود توانسته نظر منتقدان و مخاطبان عام را به خود جلب کند. شخصیتپردازی و ایجاد حس تعلیق در بستر یک روایت جذاب و نو از پیادهروی اربعین، از جمله امتیازات داستانی است که در کتاب ارائه میشود.
در معرفی این اثر آمده است: باغ اسلیمی داستان آدمهای عاشق است. آدمهایی که هرسال برای 10 روز هم که شده زندگی روزمره را رها میکنند و هرطور شده خود را به مسیر میرسانند. در مسیر زنده میشوند پر و بال میگیرند و با جانی تازه به زندگی برمیگردند. قصه این آدمهای عاشق را «نیله مایر» روایت میکند.
کتاب «باغ اسلیمی» داستان جابهجایی کولهپشتی «آفاق» با کولهپشتی نیله مایر، جامعهشناس معروف و شناخته شده آلمانی را روایت میکند. آفاق که دانشجوی عکاسی در دانشگاهی در برلین است برای عکاسی در یک پروژه مستندسازی عازم عراق میشود اما کولهپشتی او با کوله پشتی اندیشمند آلمانی جابجا میشود و همین موضوع سبب میشود نیله مایر ناخواسته سر از پیادهروی اربعین در بیاورد.
«باغ اسلیمی» از سوی نشر معارف در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری تسنیم
شعر افغانستان از ۷۰ سال پیش به فلسطین و صهیونیسم توجه دارد
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ جواد شیخ الاسلامی: شامگاه شنبه ۸ دی بود که در حاشیه برگزاری اختتامیه کنگره ملی شعر شهید القدس، از کتاب «گزیده شعر فلسطین» رونمایی شد. این کتاب به کوشش سیدمحمدمهدی شفیعی، حسین مؤدب، و با مقدمه و گزینش نهایی محمدکاظم کاظمی توسط انتشارات «مکتب حاج قاسم» به بازار نشر عرضه شده است.
محمدکاظم کاظمی شاعر و دبیر علمی کنگره ملی شهید القدس در گفتگو با مهر درباره ضرورت انتشار کتاب «گزیده شعر فلسطین» ، گفت: به نظرم انتشار این کتاب از دو جهت اهمیت و ضرورت داشت. یک اینکه از انتشار مجموعه شعرهایی که قبلاً در این زمینه منتشر شده بود، مثل کتاب «زیتون و سنگ» به کوشش آقای کیاسری یا کتاب «از خیبر جنوب» به کوشش آقای قزوه، سالهای زیادی گذشته بود و در این مدت شعرهای زیادی سروده شده بود. طبیعتاً جامعه فرهنگی، پژوهشگران، اهالی رسانه و علاقهمندان به این موضوع نیاز به کتابی داشتند که این شعرها را در بر داشته باشد و آن کتاب بتواند تا حدودی در این زمینه حکم مرجع را پیدا کند. طبیعتاً ضرورت داشت که این کتاب پس از چند سال منتشر شود.
انتشار این کتاب با توجه به شعرهای تازه و فراوان، ضرورت داشت
وی افزود: ضرورت دوم برای انتشار این کتاب این بود که در این مدت شعرهای زیادی با موضوع فلسطین گفته شده بود. در این چند سال حوادث و تحولات زیادی، با سرعت و پی در پی، اتفاق افتادند که هرکدام مسألهای مهم بودند. از شهادت سردار سلیمانی بگیریم تا وقایع مقاومت در منطقه و ماجرای طوفان الاقصی و بعد از آن. اینها حوادث متعددی بود که پشت سر هم اتفاق افتادند و شعرهای زیادی در این زمینهها نوشته شد. یعنی مقدار قابل توجهی شعر در این سه چهار سال سروده شد که جا داشت اینها در کتابی منتشر شود. بعضی وقتها تحولات زیاد نیست و شعرهایی که سروده میشود آنقدر زیاد نیستند که در قالب یک کتاب منتشر شوند، ولی درباره مقاومت، مسأله فلسطین و نقش سردار سلیمانی در جبهه مقاومت اینگونه نبود.
«گزیده شعر فلسطین» از نظر سنی جوان است
این شاعر درباره ویژگیهای کتاب «گزیده شعر فلسطین» و شعرهایی که در این کتاب منتشر شدهاند، بیان کرد: یک ویژگی که به نظرم اهمیت داشت، این بود که ما در این کتاب از شعرهایی که در سالهای قبل برای فلسطین سروده شده بود و جزو کارها و کتابهای قبلی بود، استفاده کردیم. این تصمیم را از این جهت گرفتیم که این کتاب از نظر زمانی یک بازه طولانی را در بر بگیرد و کتاب جامعی باشد. در صورتی که کتابهای قبل دورههای کوتاهتری را پوشش میدادند و سالها از انتشار آنها گذشته بود. ویژگی دیگر اینکه ما یک موج از شعر شاعران را داریم که اکثراً جوان و تا حدودی میانسال هستند و در دورههای قبل کمتر حضور داشتند و کیفیت کارشان هم خیلی خوب است. وقتی این کتاب را میبینیم، بیشتر شعرهای خوب از شاعران جوان است. طبیعتاً این کتاب از این جهت هم با مجموعههای قبلی که منتشر شده بود، متفاوت بود. چون شاعران مجموعههای قبلی یا به دوره میانسالی و کهنسالی رسیدهاند و یا حتی بعضی از آنها هم فوت کردهاند، اما شاعران این کتاب اکثراً جوان هستند و شعرهای خوبی هم مینویسند. یعنی کتاب از نظر سنی جوان است.
نویسنده کتاب «رصد صبح» شعرهای شاعران جوان درباره فلسطین و غزه را عینیتر دانست و اضافه کرد: شعرهای نسلهای قبل یک مقدار کلیتر است و کلیگویی بیشتری دارد، ولی در شعر شاعران جوان وقایع و مسائل به صورت عینیتر است و همچنین بهرهمندی بیشتری از تکنیک شعر دارد. در مجموع تکنیک شعر خیلی پیشرفت داشته و زبان و تخیل و مضمونپردازی شاعران جوان، چه در موضوع فلسطین و چه در سایر موضوعات، از نسل قبل از خودشان بسیار بهتر شده است.
شاعران افغانستان از ۷۰ سال پیش به مسأله فلسطین توجه داشتهاند
کاظمی در پاسخ به این سوال که شاعران افغانستانی چقدر به آرمان فلسطین توجه داشتهاند، گفت: این موضوع در شعر افغانستان بسیار سابقه دارد. نکته جالب این است که در شعر علامه سید اسماعیل بلخی، یعنی شاعری که تقریباً در حدود ۷۰ سال پیش زندگی میکرده است هم نمونههایی از پرداختن به موضوع فلسطین و صهیونیسم وجود دارد. بعد از آن استاد خلیلالله خلیلی در یکی از کتابهای خودش یک مثنوی دارد که اتفاقاً در زمانی نوشته شده است که موشه دایان نخست وزیر رژیم صهیونیستی است. میدانیم که موشه دایان یک چشمش آسیب دیده بود؛ به همین دلیل استاد خلیلی میگوید «دشمن بیدار با یک چشم خویش / کاروان مرده را افکنده را پیش». استاد خلیلی در کتاب خودش یک غزل هم دارد که در آن به موضوع فلسطین اشاره میکند:
«در این صحرا مگر در خون نشسته کاروان امروز
که آهنگ جرس آتش زند در مغز جان امروز
نه خالد ماند و آثارش، نه ایوبی و تلوارش
ز یک لب برنمیآید حدیث رفتگان امروز
برای سجده تسلیم در عرض نیاز خویش
وضو باید گرفت از خون پاک کشتگان امروز»
این شاعر در پایان درباره حضور فلسطین در شعر شاعران جوان و معاصر افغانستان ادامه داد: بعد از آن هم در شعر نسلهای بعد مخصوصاً در نسلی که الآن در حال فعالیت هستند، شعرهای زیادی داریم. آقای ابوطالب مظفری شعر خوبی دارد که در کتاب «شهریاری و شتربانی» ایشان منتشر شده است. مهران پوپل شاعر جوان ما که اتفاقاً در این ماهها در ایران درخشیده است، ایشان دو سه تا غزل دارد که اخیراً هم سروده است. بعضی از شاعران معاصر مثل حکیم بینش و برادران مبارز و بسیاری از شاعران جوان هم به این موضوع پرداختهاند و در مجموع توجه شاعران افغانستان به این موضوع پررنگ است.
منیع: خبرگزاری مهر
کتابی برای غلبه بر چالشهای دوران نوجوانی
به گزارش خبرگزاری تسنیم، ویژهبرنامه «در پناه کتاب» این بار به رونمایی و نقد رمان “صدای تاریکی”، نوشته نیلوفر مالک اختصاص یافت؛ اثری که با محوریت زندگی دختری نابینا به نام ساوینا، به پرسشهایی درباره هویت، امید و مواجهه نوجوانان با چالشهای زندگی میپردازد. این نشست در فضایی صمیمی با حضور نیلوفر مالک نویسنده اثر، معصومه خوانساری کارشناس برنامه و سیدسجاد موسوی رئیس فرهنگسرای خاوران و جمعی از علاقهمندان ادبیات و نوجوانان در کافهکتاب فرهنگسرا برگزار شد.
آغاز قصه تاریکی با روشنایی کلمات
در ابتدای این مراسم، سیدسجاد موسوی رئیس فرهنگسرای خاوران، ضمن خوشآمدگویی به حاضران، بر اهمیت نشستهای کتابخوانی و معرفی برترین آثار تازه بازار نشر تأکید کرد. او گفت: هر اثری که جذابیت داشته باشد، لزوماً مفید نیست. ما در فرهنگسرای خاوران آثاری را معرفی میکنیم که علاوه بر داشتن جذابیت ادبی، ارزش و اثرگذاری مفیدی برای نسل نوجوان داشته باشند. در شرایطی که بازار کتاب نوجوان، پر از ترجمهها و آثار تجاری است، توجه به منشوراتت داخلی اهمیت ویژه دارد.
موسوی در ادامه افزود: نویسندگان داخلی برای خلق آثارشان تلاش بسیاری میکنند و بهترین قدردانی از زحمات آنها، مطالعه و معرفی این کتابها به نسل جوان و نوجوان است.
هویت در دل تاریکی
سپس نیلوفر مالک نویسنده اثر، درباره روند نگارش “صدای تاریکی” توضیح داد. او گفت: برای نوشتن این کتاب با دو فرد نابینا گفتوگو و نرمافزارهای ویژه نابینایان را بررسی کردم. برای من مهمترین موضوع، مسئله هویت بود؛ اینکه هیچکس نباید احساس کند با یک بحران، دنیا برایش به پایان رسیده است.
وی افزود: برخی انسانها با تواناییهای محدود زندگی میکنند. شخصیت اصلی داستان من، دختری نابینا است که میکوشد با شهود و درک عمیق خود، جهان پیرامونش را بشناسد و با چالشهایش کنار بیاید. برایم مهم بود نشان دهم که نابینایی پایان راه نیست، بلکه میتواند آغاز نوعی دیگر از نگاه به زندگی باشد.
در ادامه نشست، معصومه خوانساری کارشناس برنامه، به تحلیل محتوای کتاب پرداخت و گفت: داستان “صدای تاریکی” درباره دختری نابینا به نام ساوینا است که با آغاز تابستان، تعطیلی مدارس و ازدواج پدرش با چالشهای تازهای مواجه میشود. او در مسیر زندگی با چالشهای نبود مادر و نابینایی، به سوی خودشناسی حرکت میکند.
خوانساری با تأکید بر پیامهای داستان افزود: این اثر به موضوعاتی همچون غلبه بر ترس، پرهیز از قضاوت و ناسپاسی، پرورش و تقویت مهارت حل مسئله، مهارت تصمیمگیری، خودمراقبتی، درک اهمیت بالای خانواده و حرکت در مسیر تغییر و رشد میپردازد. “صدای تاریکی” صرفاً یک رمان نوجوانانه نیست؛ بلکه اثری است که بزرگسالان نیز میتوانند از آن بهرهمند شوند.
او اضافه کرد: ساوینا در داستان ابتدا با ترس و تردید روبهرو میشود اما به تدریج با اتکا به آموزههای مادرش، مسیری تازه برای شناخت خویشتن آغاز میکند. این روایت، عبور از سیل بلوغ و رویارویی با تغییرات زندگی را به شکلی ملموس به تصویر میکشد.
نگاه نوجوانان به «صدای تاریکی»
یکی از بخشهای جذاب این مراسم، مشارکت نوجوانان حاضر در جلسه بود. آنان پس از مطالعه کتاب، دیدگاهها و نقدهای خود را با نویسنده و کارشناس در میان گذاشتند. برخی از آنان به سادگی و روانی نثر کتاب اشاره کردند که باعث همراهی بیشتر مخاطب نوجوان میشود.
با این حال، بعضی مخاطبان معتقد بودند که در بخشهایی از داستان، میتوانست جزئیات بیشتری از احساسات ساوینا بیان شود تا ارتباط عمیقتری با خواننده شکل گیرد. در مجموع، نوجوانان این اثر را الهامبخش توصیف کردند و آن را روایتی امیدبخش از مبارزه با محدودیتها دانستند.
نقد کارشناسان: فرصت تغییر نگرش جامعه
در بخش نقد، کارشناسان حاضر تأکید کردند که پرداختن به موضوع نابینایی در قالب یک رمان داستانی، فرصتی ارزشمند برای تغییر نگرش جامعه نسبت به افراد دارای تواناییهای متفاوت است. آنان معتقد بودند که این کتاب میتواند آغازی برای گفتوگو درباره هویت، توانمندی و پذیرش تفاوتها در جامعه باشد.
نویسندهای با نگاهی علمی و انسانی
نیلوفر مالک، متولد 1346، یکی از نویسندگان برجسته ادبیات معاصر ایران است. او کارشناسی زیستشناسی دارد و همین نگاه علمی باعث شده تا در آثارش به دقت و جزئینگری توجه کند. مالک توانسته است با تلفیق دانش زیستی و تخیل ادبی، آثاری بیافریند که هم از لحاظ محتوا غنی هستند و هم از نظر فرم و زبان مخاطب را جذب میکند.
در پایان نشست، در فضایی صمیمی و در میان استقبال مخاطبان، آیین رونمایی کتاب صدای تاریکی برگزار شد. همچنین نوجوانانی که دیدگاههای خود را مطرح کرده بودند، مورد تقدیر قرار گرفتند. این رویداد نه تنها فرصتی برای آشنایی با تازهترین اثر نیلوفر مالک بود، بلکه محفل گفتگو و هماندیشی درباره مسائل عمیق هویتی، اجتماعی و انسانی به شمار میرفت.
برگزاری آیین رونمایی و نقد صدای تاریکی در فرهنگسرای خاوران نشان داد که ادبیات همچنان ابزاری نیرومند برای بازاندیشی در زندگی و هویت انسان است. این کتاب توانست نوجوانان و بزرگسالان را گرد هم آورد تا درباره مفهوم نابینایی، امید و خودشناسی به بحث و تبادل نظر بپردازند.
فرهنگسرای خاوران با اجرای برنامههایی از این دست، بستری برای معرفی آثار تازه و گفتوگوهای فرهنگی فراهم میآورد؛ فضایی که بیتردید به ارتقای سطح کتابخوانی و توجه به تولیدات ادبی داخلی کمک خواهد کرد.
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری تسنیم
مجموعهشعر «اربعین علی» چاپ شد
به گزارش خبرنگار مهر، مجموعهشعر «اربعین علی» سروده امید رها بهتازگی توسط نشر نزدیکتر منتشر و راهی بازار نشر شده است.
اینکتاب نخستین مجموعه شعر امید رها شاعر متولد ۱۳۶۰ است که شامل ۴۰ غزل است. اینشعرها با عنوان امانت اول تا امانت چهل نامگذاری شدهاند.
اشعار اربعین علی با موضوع و محوریت امیرالمومنین علی (ع) نوشته شدهاند. توجه به فضاهای امروزی در شعر اهل بیت (ع) و تنوع مضامین از ویژگیهای اشعار اینکتاب هستند.
غزل امانت نهم از این مجموعه را با هم میخوانیم:
*
یک روز میرسد که جهان میشود علی
خورشید و ماه، رقصکنان میشود، علی
روزی که ذکر آدمیان متحد شود
ذکر جهان به بطن و بیان میشود علی
روزی که شعلههای حقیقت عیان شود
خواهیم دید، سِرّ اذان میشود علی
روزی رسد که مذهب و دین میشود یکی
مولای کل آدمیان میشود علی
هرگز کسی به دوزخ و آتش نمیرود
وقتی برای ما نگران میشود علی…
اینکتاب با ۶۵ صفحه و شمارگان ۳۰۰ نسخه منتشر شده است.
منیع: خبرگزاری مهر
مهمانی بهنشر برای ۷ میلیون زائر در دهه پایانی ماه صفر
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در آستانه دهه پایانی ماه صفر، انتشارات بهنشر با اجرای هفت برنامه فرهنگی-مردمی، زائران و عموم مردم را مهمان «میز کتاب رضوی» در مشهد الرضا(ع) میکند.
مسعود فرزانه، مدیرعامل انتشارات بهنشر، از اجرای طرح نوین کتابرسانی در قطار خبر داد و گفت: این طرح در قالب اهدای کتاب به قطارهای منتهی به مشهد نیز همچون سالهای گذشته در بازههای زمانی مختلف از جمله نوروز یا شهادت امام رضا(ع) انجام میشود.
وی ادامه داد: امسال رستورانهای 8 رام قطار به کتابخانههای کوچک با ارائه بیش از 240 اثر در موضوعات زیارت، سبک زندگی، داستان و رمان و کتابهای کودک و نوجوان در گروههای مختلف سنی تجهیز شدهاند.
وی ادامه داد: این قطارها که در روزهای پایانی سفر به سمت مشهد حرکت میکنند، زائران با حضور در رستوران قطارها میتوانند از این کتابها بهرهمند شوند و مسیر خود را با مطالعه طی کنند.
به گفته فرزانه، برگزاری پویش کتابخوانی “قرار با خورشید با محوریت معارف رضوی، تولید مجلات تخصصی “نقارهخونه” و “گلدسته، برگزاری نشست “عصرانه داستاننویسان رضوی با بررسی کتاب «قرار با خورشید» و عرض ارادت به امام رئوف(ع) ومعرفی کتاب “بیایید اینگونه زیارت کنیم” به عنوان راهنمای عملی زائران از دیگر برنامههای انتشارات به نشر در دهه پایانی ماه صفر است.
وی تأکید کرد: همزمان با دهه پایانی صفر، تمامی فروشگاههای بهنشر در سراسر کشور 25 درصد تخفیف ویژه بر کتب منتخب اعمال میکنند تا زمینه بهرهمندی بیشتر از معارف اهلبیت(ع) فراهم شود. طرح “آفتاب مهربانی” از دو سال گذشته در انتشارات بهنشر آغاز شده است. در قالب این طرح برحسب دستور تولیت آستان قدس رضوی، کتابها خریداری میشود و به کتابخانههای مناطق محروم اهدا میشود.
وی ادامه داد: سال گذشته با تخصیص یک میلیارد تومان از سوی تولیت آستان قدس رضوی این طرح آغاز شد. امسال نیز حسب دستور تولیت آستان قدس رضوی عملیات اجرایی این طرح در دهه پایانی ماه صفر اجرا میشود، بدین نحو که کتابها خریداری و کتابخانههای محروم شناسایی شوند.
فرزانه تصریح کرد: امسال 170 کتابخانه محروم کشور از طریق بانک اطلاعاتی سازمان کتابخانههای آستان قدس رضوی و اداره نهاد کتابخانه عمومی استان خراسان رضوی در سطح استان شناسایی شدند که مقرر شده به هر کتابخانه 300 جلد کتاب از تولیدات انتشارات بهنشر و سایر ناشران با موضوعات مختلف و متنوع برای گروههای سنی مختلف اهدا شود.
فرزانه افزود: پس از پایان عملیات خرید و تأمین و بستهبندی، در روزهای ابتدایی ماه ربیعالاول این کتابها به کتابخانهها تحویل میشوند.
فرزانه در پایان با تأکید بر پیوند فرهنگ و معنویت و طراحی برنامههای فرهنگی با هدف ارتباط معنوی بیشتر زائران با مضامین رضوی توضیح داد: این برنامهها در روزهای وداع با ماه عزای اهلبیت(ع)، پیامآور امید و آگاهیبخشی است؛ چرا که ما معتقدیم کتاب، بهترین همنشین زائران در مسیر زیارت و یار مهربان خانوادهها است.
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری تسنیم
نقش اوباش مجازی در جهتدهی به افکار عمومی نگرانکننده است
به گزارش خبرگزاری مهر، نشست مهندسی افکار دیجیتال به بهانه عرضه چاپ سوم کتاب «دستکاری در رسانههای اجتماعی» یکشنبه ۹ دی در مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها برگزار شد.
اینبرنامه با حضور حسین انتظامی معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، رضا نوروز پور، معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دکتر هادی خانیکی، استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی و دو مترجم کتاب عباس رضایی ثمرین و رسول صفرآهنگ همراه بود.
عباس رضایی ثمرین، مترجم کتاب دستکاری در رسانههای اجتماعی در این نشست گفت: بر اساس پژوهشها در برخی رویدادهای سیاسی مهم، تا ۶۰ درصد محتوای منتشر شده در توئیتر توسط روباتها تولید یا بازنشر میشود. این روباتها امروزه میتوانند احساسات انسانی را شبیهسازی کنند، در مباحثات شرکت کنند و حتی روابط عاطفی ایجاد کنند. کتاب دستکاری در رسانههای اجتماعی بهعنوان یک اثر پژوهشی مهم، بهخوبی نشان میدهد که چگونه تحول دیجیتال، ماهیت و شیوههای تأثیرگذاری بر افکار عمومی را دگرگون کرده است.
وی افزود: در گذشته، مهندسی افکار عمدتاً از طریق رسانهها یکسویه و با روشهای سنتی انجام میشد. یک پیام از یک منبع مرکزی پخش میشد و مخاطبان بهصورت انبوه آن را دریافت میکردند. اما امروز با پدیدهای بهمراتب پیچیدهتر روبرو هستیم، الگوریتمها میتوانند محتوا را برای هر فرد شخصیسازی کنند، رباتهای اجتماعی میتوانند تعامل انسانی را با دقت بالایی شبیهسازی کنند، هوش مصنوعی میتواند محتوای تأثیرگذار تولید کند و سیستمهای پیشرفته تحلیل داده میتوانند الگوهای رفتاری کاربران را شناسایی و پیشبینی کنند. این یعنی مهندسی افکار در عصر دیجیتال، ظریفتر، هدفمندتر و در عین حال گستردهتر شده است.
اینمترجم در ادامه گفت: در چنین شرایطی، فقط واقعی بودن یا نبودن یک خبر یا تصویر مسئله ما نیست. حتی اگر یک محتوا واقعی باشد، اما در بستری از روایتهای ساختگی منتشر شود، معنای اصلی خود را ازدست داده و به بخشی از یک جریان گستردهتر دستکاری واقعیت تبدیل میشود. اینجاست که میتوان گفت امروزه با نوعی آلودگی اطلاعاتی مواجهیم. یعنی دادههای درست و نادرست چنان در هم تنیده شدهاند که تشخیص آنها بسیار دشوار است. واقعیت این است که امروز با اکوسیستمی از الگوریتمهای هوشمند مواجهیم که نه فقط اطلاعات را دستکاری میکنند، بلکه خودِ فرایند ادراک ما را هدف گرفتهاند.
شکلگیری «توهم اجماع» در شبکههای اجتماعی
رضایی ثمرین بهعنوان سخنران دوم اینبرنامه گفت: محتوایی که در شبکههای اجتماعی میبینید، به شکل بسیار دقیقی برای شما شخصیسازی شده است. الگوریتمها میدانند شما به چه موضوعاتی علاقه دارید، چه دیدگاههایی را میپسندید و حتی در چه ساعاتی بیشتر تحت تأثیر قرار میگیرید. اینجاست که «حباب اطلاعاتی» تشکیل میشود و نمیگذارد درک واقعبینانهای از دنیای اطراف خود داشته باشید.
وی افزود: بر اساس پژوهشها در برخی رویدادهای سیاسی مهم، تا ۶۰ درصد محتوای منتشر شده در توئیتر توسط روباتها تولید یا بازنشر میشود. این روباتها امروزه میتوانند احساسات انسانی را شبیهسازی کنند، در مباحثات شرکت کنند و حتی روابط عاطفی ایجاد کنند. نتیجه این وضعیت، شکلگیری «توهم اجماع» است که در آن، کاربران تصور میکنند با جریانی طبیعی از افکار عمومی روبرو هستند، در حالی که در واقع با شبکهای پیچیده از روباتها و الگوریتمها تعامل میکنند.
مترجم دیگر کتاب دستکاری در رسانههای اجتماعی گفت: این وضعیت در جامعه ما ابعاد پیچیدهتری دارد. امروز تقریباً همه این را احساس کردهاند که در فضای مجازی ایران، شبکههای سازمانیافته تولید و توزیع محتوا فعالیت گستردهای دارند. این محتواها اغلب با هدف تشدید قطبیشدن جامعه، برجستهسازی اختلافات و ایجاد شکافهای اجتماعی طراحی میشوند. نتیجه این وضعیت، شکلگیری «واقعیت موازی» است؛ جایی که هر گروه اجتماعی روایت خود از حقیقت را دارد و با آن زندگی میکند.وقتی هر رویداد اجتماعی یا سیاسی، بلافاصله با انبوهی از روایتهای متناقض احاطه میشود، مرجعیتهای سنتی اعتبارسنجی اطلاعات – از رسانههای حرفهای گرفته تا نهادهای علمی و دانشگاهی – کارکرد خود را از دست میدهند.
روایتهای متناقض متعدد بر سر آمارهای پایهای مانند نرخ تورم
رضایی ثمرین گفت: این وضعیت به ویژه برای جوامعی مانند ایران که در حال گذار هستند، پیامدهای عمیقتری دارد. در شرایطی که جامعه برای حرکت به سمت توسعه نیازمند گفتوگوی اجتماعی سازنده است، دستکاری سیستماتیک واقعیت میتواند هر تلاشی برای ایجاد همبستگی را خنثی کند. وقتی گروههای مختلف اجتماعی نه تنها بر سر راهحلها، بلکه حتی بر سر تعریف مسائل هم توافق ندارند، چگونه میتوان به سمت حل مشکلات حرکت کرد؟ نمونه روشن این وضعیت را میتوان در مباحث مربوط به مسائل اقتصادی دید. امروز حتی بر سر آمارهای پایهای مانند نرخ تورم یا رشد اقتصادی، روایتهای متناقض متعددی وجود دارد. هر گروه سیاسی یا اجتماعی، با استناد به منابع و دادههای خاص خود، تصویری کاملاً متفاوت از واقعیت ارائه میدهد. در چنین شرایطی، طبیعی است که گفتوگو درباره راهحلهای اقتصادی عملاً به بنبست میرسد.
وی افزود: مسئله دیگر، تضعیف اعتماد اجتماعی است. وقتی شهروندان مدام در معرض اطلاعات متناقض قرار میگیرند و نمیتوانند به هیچ منبعی اعتماد کنند، نوعی بدبینی فراگیر شکل میگیرد. این بدبینی تنها محدود به رسانهها یا نهادهای رسمی نمیشود، بلکه به روابط میانفردی نیز سرایت میکند. در نتیجه، سرمایه اجتماعی که مهمترین عامل توسعه جوامع است، به تدریج فرسایش مییابد. در چنین شرایطی، راه برونرفت چیست؟ قاعدتاً برخلاف آنچه برخی سیاستگذاران تلاش میکنند، نمیتوان و نباید به دوران پیش از انقلاب دیجیتال بازگشت. تجربه جهانی و یافتههای پژوهشی نشان میدهند که محدودسازی و مسدودیت، نه تنها راهحل نیست، بلکه میتواند شرایط را پیچیدهتر کند. در عوض، باید روی چند محور کلیدی تمرکز کنیم. گام اول بازتعریف مفهوم سواد رسانهای است. اینکه شهروندان بتوانند اخبار جعلی را تشخیص دهند، دیگر کافی نیست؛ آنها باید درک عمیقتری از سازوکارهای شکلگیری افکار عمومی در عصر دیجیتال پیدا کنند. باید بدانند چطور الگوریتمها کار میکنند، چگونه محتوا در شبکههای اجتماعی توزیع میشود و چطور میتوان در چنبره حبابهای اطلاعاتی گرفتار نشد.
اینمترجم گفت: گام دوم، تقویت نهادهای مستقل راستیآزمایی و اعتبارسنجی اطلاعات است. جامعه به مراجع قابل اعتمادی نیاز دارد که فارغ از منافع سیاسی و اقتصادی، به بررسی دقیق اطلاعات بپردازند. این نهادها باید با شفافیت کامل کار کنند و روششناسی خود را در معرض نقد عمومی قرار دهند. رویکردهای کارآمد در حوزه تقنین و البته راهکارهای فنی با هدف کاستن از آسیب پذیری پلتفرمها از تولیدکنندگان پروپاگاندای رایانشی و محتوای دستکاری شده، گامهای دیگری است که در دنیا از آن استفاده شده و در برخی کشورها نتایج خوبی به بار آورده است.
دروغ پراکنی از طریق رسانههای اجتماعی، یکی از ۱۰ خطر جدی پیشِروی بشر
حسین انتظامی هم در ایننشست گفت: بحث تأثیرگذاری جدی شبکههای اجتماعی از طریق روباتها برای نخستین بار در انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا مطرح شد. کمپین دمکراتها معتقد بود روسها از طریق دستکاری در رسانههای اجتماعی آمریکایی، به نفع ترامپ کار کردهاند. پروپاگاندای رایانشی در همه پرسی برگزیت (بریتانیا) و انتخاباتهای سایر کشورها نیز تکرار و به یکی از چالشهای دمکراسی تبدیل شد، به نحوی که بعضی متخصصان از بیم بالا بودن احتمال این اختلال، عجالتاً تحدید آزادی بیان را پیشنهاد کردهاند.
وی افزود: دروغ پراکنی از طریق رسانههای اجتماعی به قدری فراگیر شده که مجمع جهانی اقتصاد در سال ۲۰۱۴ این مسأله را به عنوان یکی از ۱۰ خطر جدی پیشِروی بشر معرفی کرده است. انتشار ویروس گونهی اخبارِ ناخواسته (هرزنامه)، کمپینهای دروغ پراکنی، نشتهای خبریِ تاکتیکیِ هماهنگ شده، روباتهای سیاسیِ خودکار که گفتمان عمومی را به شکل برخط تحریف میکنند و هدف قراردادن نظر افرادی که مستعد پذیرشِ پیامهای دستکاری شدهاند، همگی ابزارهای جدیدی از قرن بیست و یکم هستند.
معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه گفت: رسانهها از دیربازیکی از بازیگران اصلی و بلکه جهت دهنده مصرف بودهاند؛ چه در حوزه تجاری (یعنی کالا و خدمات) و چه در بازاریابی سیاسی که در انتخابات رخ مینماید. به همین جهت پروپاگاندا از ابزار آنها بوده است. با ظهور رسانههای اجتماعی– که چارچوبهای راستیآزمایی، دروازهبانی و حرفهایگری «رسانههای جمعی» را ندارند- و همگان به صورت توأمان مصرفکننده / تولیدکننده هستند بحث پروپاگاندا جدیتر شده؛ بویژه با دخالتهای ماشینی، گسترده و فراگیر.
انتظامی گفت: با توسعه و بتدریج سیطره ماشین، چالشهای جدیدی برای بشر ایجاد شده و همچنان میشود؛ به طوری که پیش بینیهای تخیلی اما نگرانکننده آخرالزمانی در ادبیات و سینما را تداعی میکند. ترولها (اوباش مجازی) و روباتها و سایبورگها (اتوماسیون ماشینی با مداخله همزمان انسانی) در شبکههای اجتماعی نیز فعالاند و در ساخت و جهت دهی به افکار عمومی، نقشی نگران کننده یافتهاند. این کتاب که در ۲۰۱۹ نوشته شده با مطالعات موردی در ۹ کشور روسیه، آمریکا، چین، اوکراین، کانادا، لهستان، تایوان، برزیل و آلمان، با تمرکز بر فیسبوک و توئیتر، دستکاریهای کمپینهای سیاسی بر انتخابات و شکلدهی افکار عمومی را بررسی میکند. این پژوهشها ماهیتی میان رشتهای دارند (ارتباطات، علوم سیاسی، علوم اجتماعی و علوم کامپیوتر) و از این جهت ارزشمندترند. هر فصل کتاب از سه زاویه قابل استفاده است: نخست، روششناسی نویسندگان که دیدگاهی نو در پژوهش داده است. زاویهی دوم مربوط به اندوختههای فنی و تخصصی لازم برای فهم پروپاگاندای رایانشی است و زاویهی سوم، فهم تئوریهای سیاسی و علوم اجتماعی است که کاربست ابزار پروپاگاندا را برای رسیدن به اهداف مورد نظر برجسته کرده است.
وی همچنین گفت: چالش اصلی این است؛ چگونه دمکراسیها در حین حفاظت از حریم خصوصی باید امنیت را افزایش دهند؟ شاید توسعه سواد رسانهای که مخاطب را از حالت انفعال و پذیرشِ صرف، بیرون میآورد و به او ابزار و توانایی بازشناسیِ فکت از فیک را میدهد، تا حدی چارهی کار باشد. مخاطب با برخورداری از سواد رسانهای، بصیرت میباید و میتواند فیک نیوزها و جریان سازیهای برساخته از آن را پالایش کند؛ هر چند حکمرانی در عصر جدید نیز در این زمینه، بیمسئولیت نیست.
با اصول حاکم بر رسانه سنتی نمیتوان در رسانه اجتماعی سیاستگذاری کرد
معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه سخنانش گفت: درمان بسیاری از دردها شفافیت است. «رسانه اجتماعی» و «رسانه جمعی» دو پارادایم متفاوت هستند؛ در پارادایم نظریهها تعریف میشوند و هر یک از این رسانهها پارادایم و نظریه خودشان را دارند. به عنوان مثال در پارادایم رسانههای جمعی با توده، طرف هستیم و رسانهها امکان تأثیرگذاری بیشتر دارند. در پارادایم رسانههای اجتماعی دیگر چیزی به اسم دروازهبانی نداریم. اگر با اصول حاکم بر رسانههای سنتی بخواهیم برای رسانههای اجتماعی سیاستگذاری کنیم، با اختلال مواجه میشویم.
انتظامی در پایان گفت: درمان بسیاری از دردها از نظر من شفافیت است. شفافیت به این معناست که پیش بینی پذیری داشته باشیم. در فضای رسانه اجتماعی به راحتی میشود با اسم مستعار کار کرد. در این حالت مسؤولیت پذیری کاهش پیدا میکند. هر چقدر به شفافیت دامن بزنیم نگرانی مسؤولیت ناپذیری کمتر میشود. شفافیت موجب میشود، اعتماد عمومی ایجاد شود و سرمایه اجتماعی به عنوان متغیر بحرانی فعلی کشور بالا برود. یکی از ویژگیهای جدید فضای رسانهای این است که به راحتی با اسم مستعار میشود کار کرد و میدانیم که وقتی اسم مستعار باشد مسوولیتپذیری به طور اتوماتیک کاهش پیدا میکند.
منیع: خبرگزاری مهر
همسایگی صائب و فرشچیان
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، پیکر زندهیاد استاد محمود فرشچیان، نگارگر نامدار و صاحبسبک ایران، بنا بر وصیت ایشان، روز دوشنبه در جوار مقبره صائب در شهر اصفهان به خاک سپرده شد. سعید بیابانکی، شاعر، در یادداشتی به این مناسبت، نگاهی انداخته است به شباهتهای فرشچیان و صائب که در ادامه میخوانید:
میرزا محمدعلی صائب تبریزی از بزرگترین شاعران سبک هندی یا درستتر سبک اصفهانی است. سخنوران سبک اصفهانی در کلام و شعر جادوگری کردهاند. نازکخیالی، تخیل برتر، اغراق، معادلهسازی و ارسالالمثل از مهمترین و بارزترین ویژگیهای سبک اصفهانی است. این سبک در دوران صفویه آغاز و اوج گرفت و شعر فارسی را از ایران به دربار گورکانیان هند برد.
علاوه بر مشخصاتی که برشمردم از سادگی زبان، حضور زندگی و مشاغل روز و استفاده بیش از اندازه از ابزار و ادوات کار و زندگی در شعر را میتوان به مختصات این شیوه سخنسرایی اضافه کرد. سبک اصفهانی بهخلاف سبک عراقی به اتحاد ابیات غزل پایبند نیست و به همین دلیل در سبک اصفهانی بیش از هر چیز تکبیت خدایی میکند، به ابیات زیر از صائب تبریزی توجه کنید:
چرا ز غیر شکایت کنم که همچو حباب
همیشه خانهخراب هوای خویشتنم
***
سنگین نمیشد این همه خواب ستمگران
گر میشد از شکستن دلها صدا بلند
***
چنان ز خاطر اهل جهان فراموشیم
که سیل نیز نگیرد سراغ خانه ما
***
مخور صائب فریب فضل از عمامه زاهد
که در گنبد ز بیمغزی صدا بسیار میپیچد
***
ردپای رفتگان هموار سازد راه را
مرگ را داغ عزیزان بر من آسان کرده است
***
ما از این هستی دهروزه به جان آمدهایم
وای بر خضر که زندانی عمر ابد است
انگار صائب در این ابیات نقاش واژههاست، تخیل و نگاه ظریف او به زندگی و پیرامونش حیرتانگیز است.
استاد محمود فرشچیان را میتوان صائب نقاش نامید، نگاه ظریف او به مفاهیم بلند دینی و معرفتی به طبیعت به اسطورهها و به تاریخ و به زندگی از جنس نگاه صائب است، دقیق، ظریف، بکر و از همه مهمتر خیالانگیز. دو روز پیش این نگارگر بزرگ و صاحب سبک جهان به آغوش اصفهان برگشت و کنار صائب آرمید و این وصیت او بود،
خودش میدانست که مکتب صائب و مکتب فرشچیان از یک جنس است، از جنسی که هر شنونده و هر بیننده صاحبذوقی را بر سر ذوق میآورد. جالب است بدانید باغی که صائب تبریزی در آن آرمیده است، ملک شخصی خود اوست که بنای آن سال 1346 با استعانت از معماری و هنر روزگار صفوی توسط هنرمندان و معماران اصفهانی بنا شده است، حالا صائب فرزند اصفهان را به خانه خودش دعوت کرده است. امیدواریم مجموعه صائبیه با ذوق و هنر هنرمندان اصفهانی به مجموعهای بزرگ برای رفتوآمد گردشگران ایرانی و خارجی و اتفاقات خجسته فرهنگی هنری تبدیل شود.
پایان این نوشته کوتاه را به بیتی از خواجه رندان زینت میدهم:
خیز تا بر کِلک آن نقاش، جان افشان کنیم
کاین همه نقشِ عجب در گردش پرگار داشت… .
انتهای پیام/+
منبع: خبرگزاری تسنیم