اما و اگرها برای صادرات حرفه‌ای کتاب ایران


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، صادرات کتاب، رؤیایی است که ایرانی‌ها در یک دهه گذشته در سر می‌پرورانند. هرچند بازار کتاب ایران در طول این سال‌ها متأثر از شرایط اقتصادی، بیشتر متمرکز بر چاپ کتاب‌های ترجمه بوده است، اما برخی از فعالان نشر تلاش کرده‌اند تا راهی برای معرفی محصول فکر ایرانی به بازار نشر جهانی بیابند. تلاش‌هایی که عمدتاً فردی و وابسته به یک ناشر خاص بوده است.

امسال این تلاش با برگزاری اولین دوره فلوشیپ تهران رنگ دیگری به خود گرفت و تلاش شد تا زیر سایه یک حرکت منسجم، فرصتی برای تولد دوباره کتاب‌های ایرانی به دیگر زبان‌ها مهیا شود. هرچند این رویداد اولین تجربه ایران بود و در فرصت کمی مانده به برگزاری نمایشگاه شروع آن کلید خورد، اما آمار و ارقام منتشر شده از ماحصل کار، نشان می‌دهد که می‌توان روی آن حساب کرد و به ادوار آینده آن امیدوار بود.

از میان ناشران ایرانی متقاضی حضور در این رویداد فرهنگی‌، 30 انتشارات و آژانس ادبی شامل انجمن فرهنگی ناشران کتاب کودک و نوجوان، انجمن ناشران دیجیتال کودک و نوجوان، انجمن تصویرگران ایران، شورای کتاب کودک، انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، کارگزاری ادبی ناکتا، آژانس ادبی کیا، آژانس ادبی صبا، آژانس ادبی سلجوق، کارگزار ادبی با مدیریت سمیه سلطان‌پور،‌ کارگزاری ادبی روایت قلم، انتشارات شهر قلم، انتشارات میچکا، نشر افق، کانون پرورش فکری کودک و نوجوان، انتشارات مهرستان، نشر مهرک باادب، انتشارات براق، انتشارات پرتقال، کتابهای طوطی (انتشارات فاطمی)، انتشارات نخل سبز، انتشارات جمال، انتشارات داستان‌های کودکان، انتشارات ایران‌بان، انتشارات به‌نشر، انتشارات پی‌نما، انتشارات آی قصه و نشر گاندو، انتشارات هزار برگ، انتشارات شورا و انتشارات محراب قلم انتخاب شدند تا با 30 ناشر و آژانس ادبی از 22 کشور جهان شامل ترکیه،‌ هند، عربستان، استرالیا، چین، ازبکستان، روسیه، پاکستان، قزاقستان، مقدونیه، مالزی، مغولستان، اندونزی، ایتالیا، اسپانیا، عمان، کویت، بنگلادش، ازبکستان و قرقیزستان به مذاکره بنشینند.

در نهایت، به گفته علیرضا نوری‌زاده، دبیر اجرایی طرح فلوشیپ تهران‌، تعداد 168 پیش‌قرارداد بین ناشران ایرانی و ناشران خارجی به امضا رسید که نهایی شده این قراردادها در ماه‌های پیش رو مشخص می‌شود.

لزوم برگزاری دوره‌های آموزشی برای ناشران

علیرضا سبحانی‌نسب، مدیر انتشارات بین‌المللی جمال، در گفت‌وگو با تسنیم، برگزاری اولین دوره فلوشیپ تهران را مثبت ارزیابی کرد و گفت: اولین دوره فلوشیپ تهران امسال برگزار شد و همکاران تجربه قبلی برای برگزاری این رویداد را نداشتند. از سوی دیگر، از تجربه دست‌اندراکاران فلوشیپ ترکیه برای برگزاری این رویداد استفاده شد که این امر به جهت اینکه کار بهتری برگزار شود، خوب بود. مهمترین نکته این است که ترس و تردید از برگزاری چنین رویدادی در ایران از بین رفت و الآن می‌توانیم به برگزاری دوره‌های بعدی آن بیندیشیم.

او لزوم برگزاری کارگاه‌های مختلف و متنوع برای ناشران را یک امر ضروری دانست و افزود: فلوشیپ یعنی یک سال کار کنی و سه روز نمایش و مانور تبلیغاتی و عملیاتی داشته باشی؛ لذا آغاز کردن کار آن هم وقتی که تنها سه ماه به برگزاری مانده، چندان قابل پذیرش نیست. با این حال، اولین قدم در این مسیر، خوب بود؛ به شرط اینکه از الآن کار را به گونه‌ای شروع کنیم که سال دیگر 100-150 ناشر قوی در این رویداد شرکت کنند.

کتاب , بازار نشر , ادبیات کودک و نوجوان , نمایشگاه بین المللی کتاب تهران , نمایشگاه کتاب ,

سبحانی‌نسب آموزش به ناشران برای حضور در چنین رویداد بین‌المللی را یک ضرورت دانست و یادآور شد: لازم است که سواد بین‌المللی حوزه نشر اعم از سواد خرید و فروش رایت، سواد حضور در فضاهای بین‌المللی و … را به ناشران در طول یک سال آینده آموزش دهیم. اینکه اصلاً چگونه به نمایشگاه‌های بین‌المللی برویم؟ قراردادهای بین‌المللی بین ناشر و آژانس ادبی چگونه است؟ اساساً چند قرارداد وجود دارد؟، در تعامل با ناشران خارجی چگونه صحبت کنیم؟ اصطلاحات حوزه نشر به زبان انگلیسی چگونه است؟ و … از جمله مباحثی است که باید به ناشران آموزش داده شود.

حرکت به سمت برگزاری فلوشیپ جهان اسلام

 سبحانی‌نسب با بیان اینکه ما الآن یک سال وقت داریم تا برای فلوشیپ سال آینده قوی‌تر ظاهر شویم، ادامه داد: لازم است برنامه‌ریزی صورت گیرد تا مرکزی در وزارت ارشاد یا با سپردن امور به مجموعه‌ای خصوصی، حداقل 10 کارگاه جدی برای بالا بردن سواد بین‌المللی ناشران در طول یک سال آینده برگزار شود تا در رویداد سال بعد، قوی‌تر ظاهر شویم.

سبحانی‌نسب در ادامه به پیشنهادی برای حضور در فلوشیپ جهان اسلام اشاره کرد؛ امری که می‌تواند هم از نظر فرهنگی و هم از نظر اقتصادی مسیر ویژه‌ای برای نشر ایران باز کند: زمزمه‌هایی برای برگزاری فلوشیپ جهان اسلام وجود دارد که اگر این اتفاق برای حوزه کودک و نوجوان رخ دهد، خیلی مبارک است.

راه‌های نرفته در مسیر جهانی شدن ادبیات ایران

بسیاری ادبیات کودک و نوجوان را سکوی پرش ادبیات ایران به بازارهای جهانی می‌دانند. این حوزه که هم از حیث کیفیت و هم از نظر تصویرگری، یک سر و گردن بالاتر از حوزه‌های مشابه در کشورهای همسایه است، ظرفیت‌های خوبی برای ترجمه به دیگر زبان‌ها و بازآفرینی در بازارهای جهانی دارد. با توجه به این امر، رضا حاجی‌آبادی، مدیر نشر هزاره ققنوس، معتقد است که فلوشیپ تهران باید سال‌ها پیش برگزار می‌شد، مانند آنچه در ترکیه رخ داده و امسال دهمین سال فلوشیپ استانبول برگزار شد یا آنچه در قزاقستان به عنوان دومین سال برگزار شد.

او در گفت‌وگو با تسنیم با ارائه پیشنهاداتی، معتقد است می‌توان به رشد فلوشیپ تهران در ادوار آینده اندیشید. مدیر نشر هزاره ققنوس دراین‌باره بیشتر توضیح داد و گفت: امیدوارم که سال آینده فلوشیپ مستقل از نمایشگاه برگزار شود؛ چرا که اخبار این دو رویداد یکدیگر را تحت تأثیر قرار می‌دهد و ناشران نیز در ایام برگزاری نمایشگاه کتاب، درگیر غرفه خود هستند و ممکن است این عوامل مانعی باشد که به صورت قوی ظاهر شوند.

کتاب , بازار نشر , ادبیات کودک و نوجوان , نمایشگاه بین المللی کتاب تهران , نمایشگاه کتاب ,

ناشران خارجی هنوز نویسندگان ایرانی را نمی‌شناسند

حاجی‌آبادی با بیان اینکه می‌توان فلوشیپ تهران را در سال بعد با حضور ناشران در دیگر موضوعات برگزار کرد، از ناآشنایی ناشران خارجی از بازار نشر ایران گفت و افزود: هنوز نسبت به نشر ایران، نویسندگان و آژانس‌های ادبی ناآگاهی وجود دارد. ناشران خارجی که در این رویداد حضور داشتند، کم و بیش بعضی از آژانس‌های ادبی یا نویسندگان مطرح ما را می‌شناختند. مسئله اینجاست که ما در این سال‌ها اقدام به برندسازی از نویسندگان و آژانس‌های ادبی‌مان نکردیم. باید فارغ از نگاه دولتی، نویسندگان مختلف به کشورهای خارجی معرفی شوند؛ چرا که وقتی کتاب معرفی شود، مسیر برای انتقال فرهنگ نیز هموار می‌شود.  

مدیر انتشارات هزاره ققنوس نیز بر آموزش به ناشران برای حضور مؤثر در عرصه بین‌المللی اشاره کرد و آن را یک ضرورت دانست. او با اشاره به اینکه ایران عضو برن نیست، اما این مسئله دردسر خاصی ایجاد نکرد، اضافه کرد: ناشران خارجی در روزهای برگزاری فلوشیپ شوخی‌هایی می‌کردند و می‌گفتند چطور در کشوری که عضو برن نیست، فلوشیپ برگزار می‌شود و این یک تناقض است. ما هم برای آنها توضیح دادیم که ناشران ایرانی تلاش می‌کنند که اخلاق را رعایت کنند و ناشرانی که در این رویداد حضور دارند، خود هزینه رایت کتاب‌های ترجمه شده را یا پرداخت کرده‌اند و یا اجازه نشر آن را گرفته‌اند.  

دریچه‌های جدید به روی صنعت نشر ایران

او ادامه داد: هرچند این مسئله مشکل و دردسر خاصی ایجاد نکرد، اما باید تلاش کنیم قانون‌مند حرکت کنیم. حرکت قانون‌مدارانه، بازار نشر خودمان را نیز سامان می‌دهد. دیگر اینطور نیست که چند ناشر از ترجمه یک ناشر که با سختی کتابی را پیدا کرده و ترجمه کرده، کپی کنند و پاسخگو هم نباشند.

اما برگزاری فلوشیپ علاوه بر اینکه می‌تواند مسیر ترجمه کتاب‌های ایرانی را هموار کند، می‌تواند دریچه جدیدی به روی صنعت نشر ایران نیز باز کند؛ البته رسیدن به این مرحله اما و اگرهایی هم دارد. فرزانه ناصر خاکی، مسئول انتشارات شهر قلم در فلوشیپ تهران، با توجه به این امر به تسنیم گفت: شهر قلم در حوزه کارهای ساخت و ساز خردسال به صورت تخصصی کار می‌کند، یک سری از کشورها در فلوشیپ می‌گفتند که این تکنولوژی را ندارند یا تولید آن از نظر اقتصادی هزینه‌بردار است و مقرون به صرفه نیست. اگر مواردی مانند تحریم نبود، به راحتی می‌توانستیم در این زمینه نیز همکاری کنیم.

کتاب , بازار نشر , ادبیات کودک و نوجوان , نمایشگاه بین المللی کتاب تهران , نمایشگاه کتاب ,

فلوشیپ تهران اولین گام برای رسیدن به آن رؤیای 10 ساله است. در حالی که بازار کتاب ایران مجال عرض اندام کتاب‌های ترجمه شده است، برگزاری چنین رویدادهایی تنفس هوای تازه‌ای است که سال‌ها نشر ایران منتظر دمیدن آن بود. چند و چون ادامه این مسیر، مهمترین نکته‌ای است که باید به آن اندیشید. بسنده نکردن به اتفاقات امسال و برنامه‌ریزی برای سال آینده با ایجاد یک دبیرخانه دائمی، حرکت حرفه‌ای در این مسیر، به روزرسانی سایت آن، برگزاری دوره‌های آموزشی و در نظر گرفتن دیگر ظرفیت‌های نشر از جمله مسائلی است که باید نسبت به آن برای سال آینده برنامه‌ریزی کرد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

تجاری‌سازی شاهکارهای ادبی؛ از «سووشون» تا «یادداشت‌های جلال»


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، محمدحسین دانایی، پژوهشگر و مؤلف «یادداشت‌های روزانه جلال آل احمد»، در یادداشتی به دو واقعه در خصوص این اثر و «سووشون»، اثر زنده‌یاد سیمین دانشور، و بیم تجاری‌سازی از شاهکارهای ادبی پرداخت. این یادداشت که برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار گرفته، به این قرار است:

هنر برتر از گوهر …

(بحثی در باره هرگونه استفاده نامربوط از هنر و ادبیات، مخصوصاً استفاده‌­های کاسب­‌کارانه و شهرت­‌طلبانه)

هنر برتر از گوهر آمد پدید… (فردوسی)

هنر چیست؟

 – عنصری فرهنگی است، زبان احساس است و بسی کارآمدتر از واژه‌ها و الفاظ و متون منطقی و علمی. نقش مهمی هم در شکل‌گیری هویت فردی و جمعی دارد و انسجام و همبستگی اجتماعی را تقویت می‌کند.

– هدفش چیست؟

– هدفش بیان احساسات و تجربه‌های انسانی است، خلق زیبایی حقیقی و لذت روحی و ارتباط درونی انسان با آن، نوعی تأمل و درنگ در دل زندگی پُرهیاهو، آگاه‌سازی و نقد اجتماعی، برانگیختن شوق تغییر و اعتلا، تقویت پرسش‌گری و جستجوی معنا، سکوتِ پرمعنا و نه فریاد بی‌محتوا و سرانجام، برقراری ارتباط با امر قدسی، یا متعالی. آداب و رسوم، سنت‌ها، باورها و ارزش‌های جامعه را هم به نسل‌های آینده منتقل می­‌کند و به افراد یاری می‌­رساند تا جایگاه خودشان را در جهان پیدا کنند و ارتباطات انسانی سالم و مناسب برقرار نمایند.

پس هنر گاهی وسیله نقد است، گاهی نردبانی است برای بالارفتن به‌ سوی حقیقت و گاه پناهگاهی برای روح خسته از واقعیات ناخوشایند زندگی و زمانه، اما نه هرگز ابزاری برای اهداف کاسب‌کارانه، شهرت­‌طلبانه، تصفیه حساب­‌های سیاسی و جناحی و قدرت­طلبی‌­های سطحی، مصرفی و زودگذر.

دو رویداد بحث‌­انگیز

دو رویداد تازه در قلمرو هنر و ادبیات کشورمان، موجب شده‌­اند که این پرسش­‌ها مجدداً مطرح شوند: یکی ازین رویدادها برگزاری مراسمی است در نمایشگاه کتاب تهران با عنوان «جشن امضای کتاب سَوُوشون» با حضور کارگردان و بازیگر سریالی که با اقتباس از همین رُمان ساخته شده است.

منتقدان برگزاری این مراسم می‌گویند: عوامل سریال «سَوُوشون» از شهرت نویسنده این رمان، یعنی خانم سیمین دانشور سوءاستفاده کرده‌اند و ناشر این کتاب نباید اجازه‌ می‌داد که این بدعت­ نامبارک و ضدادبیات، با رویکرد کاسب‌کارانه و شهرت­‌طلبانه گذاشته شود و ادبیات را به ابتذال بکشد، در حالی که عوامل برنامه می‌گویند قصدشان سوءاستفاده از نام و محبوبیت سیمین دانشور نبوده، بلکه هدفشان ادای احترام به او بوده و آنچه هم که در این مراسم امضا شده، کتاب «سَوُوشون» نبوده، بلکه کارت‌پستال‌هایی از تصاویر سریال مزبور بوده است.

رویداد دوم که ایضاً مورد نقد تند قرار گرفت و بحث­‌بر­انگیز شد، برگزاری جلسه نقد و بررسی جلد اول «یادداشت­‌های روزانه جلال آل­‌احمد» در شبکه تلویزیونی همشهری (برنامه شب­‌های روشن) است. منتقدان این برنامه می­‌گویند: چرا طبقه شبه‌روشنفکر(!) ایرانی که به عدم همکاری با حاکمیت و نهادهای حاکمیتی افتخار می­‌کند و از این بابت ژست آزادی‌خواهی و مدرنیته می­‌گیرد، وقتی که شهرداری لقمه چربی را تعارف کند، بدون درنگ بر سر سفره مربوطه می‌نشیند … و با شرکت در یک برنامه تلویزیونی متعلق به شهرداری، اراجیفی را علیه جلال آل­‌احمد می­‌گوید و دروغ­‌هایی را به این نویسنده نامدار می‌­بندد تا ضمن اشتهار، خرده­‌حساب­‌های جناحی خودش را هم تصفیه کرده باشد؟

بحث تحلیلی

برای روشن ­شدن ابعاد این دو رویداد و بحث­ دقیق‌­تر درباره آثار مثبت و منفی آنها لازم است ابتدا به واقعیت‌­های روی زمین نگاهی بیندازیم و به شرح «کالایی ­شدن هنر و ادبیات» بپردازیم. واقعیت این است که علی‌رغم خواستن یا نخواستن هنرمندان به طور خاص و اعضای جامعه جهانی به طور عام، در حال حاضر و در فضای آکنده از رویکردهای سرمایه‌داری مدرن، هنر اغلب به «کالا» تبدیل شده، «چیزی» شده است برای بازارسازی، فروش و سودآوری. بدون تردید، این فرآیند، روح انتقادی، اجتماعی، یا معنوی هنر را تحلیل می‌برد و این گوهر شریف را مطیع ذائقة بازار می‌کند.

بُعد دیگر ماجرا موضوع برندسازی و سلبریتی‌­بازی­ است. در این راستا برخی از هنرمندان به‌جای تمرکز بر اثر، تمرکز را روی خودشان می‌گذارند، روی چهره‌، رفتار، سبک پوشش‌ و ازین قبیل ظواهر سطحی و عوارض مبتذل. این رویکرد بدان معناست که هنر عملاً وسیله یا بهانه‌ای شده است برای «دیده ­شدن» و «معروفیت» هنرمند، نه حرکتی در راستای تولید معنا و اثرگذاری اجتماعی.

پیامدهای فرهنگی این روندها چیزی نیست جز انحراف از حقیقت، ابتذال فرایند زیبایی‌شناسی، تنزل سطح ذائقه عمومی و عادت­ دادن مخاطب به مصرف هنر آسان، تکراری، هیجانی و بی‌عمق، و بی­اعتنا به رسالت­ها و پیام‌ها و کارکردهای واقعی هنر.

بنابراین، هرگونه استفاده نامربوط از هنر و ادبیات – اعم از کاسب­کاری، شهرت­‌طلبی، پیگیری اهداف ایدئولوژیک و تصفیه­‌حساب­‌های حزبی و جناحی و غیره- همگی تهدیدهایی هستند برای اصالت، تعهد و عمق انسانی هنر و هر جامعه‌ای هم که به این نوع هنر ابزاری عادت کند، کم‌کم گوهر فرهنگی و روح معنوی‌ هنر را از دست خواهد داد و به فقدان معنویت و بحران هویت دچار خواهد شد.

اینک معرفی چند نمونه اصیل و مقاوم از شخصیت­‌های هنری معاصر که در برابر ابتذال ایستادند و نه خواستند و نه گذاشتند که هنرشان به ابزاری برای کسب سود و اشتهار و تصفیه­‌های حزبی و جناحی تبدیل شود:

1. جلال آل­احمد که قائل به هنر متعهد و مسئولیت اجتماعی هنرمند بود و در تمام آثارش، دغدغه‌­های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی داشت و با قلمی بُرنده و نقد صریح و قاطعِ وضعیت فرهنگی جامعه، مخاطب را به فکر وامی‌داشت، فکری برای اعتلا، تغییر و رهایی.

2. دکتر سیمین دانشور نیز در بدیع‌­ترین رُمان فارسی در تاریخ معاصر، یعنی رُمان «سَوُوشون»، از تکنیک­‌ها و قالب‌­های داستانی بهره‌­ها برد تا به فجایع استبداد و مصایب استعمار، آشفته‌­حالی زنان در جامعه و نقش آنان در تحولات اجتماعی ایران بپردازد. وی با اینکه از شهرت و محبوبیت کافی برخوردار بود و به ­راحتی می‌­توانست یک دکان دونبش (!) باز کند، ولی هرگز نه خواست و نه اجازه داد که ادبیات به یک ابزارِ بازاری تبدیل شود.

3. اشعار احمد شاملو هم آکنده است از رنج رنجوران و درد و زجر درماندگان و ندای آزادی‌طلبی و عدالت­‌خواهی. او هم در برابر سیاست یا گیشه و جاذبه­‌های فربینده بازار کوتاه نیامد. در فقر زندگی کرد، اما نلغزید و سکوت نکرد.

4. فرانتس کافکا، نویسنده نامدار چکی- اتریشی هرگز برای شهرت ننوشت و حتی وصیت کرد که آثارش برای احتراز از بازاری­ شدن، سوزانده شوند.

5. جورج اورول، نوولیست انگلیسی هم در دو اثر متعهدانه و معروفش به نام­‌های «1984» و «قلعه حیوانات»، نظام‌های استبدادی و سانسور را به‌شدت نقد کرده و دیگر آثارش هم گرچه سخت‌خوان­اند، ولی در عوض متعهدانه‌ و پر از اندیشه­‌اند.

از سوی دیگر، نمونه‌های مسأله‌دار و تجاری‌ساز در حوزه هنر و ادبیات فراوانند، همچون: ادبیات زرد (Pulp Fiction) در آمریکا و اروپا، رمان‌های معروف به «فَست‌فودی» که بیشتر بر هیجان، رازآفرینی و معماگونگی تکیه دارند و هدف اصلی­شان هم سرگرمی و فروش میلیونی است. همچنین کتاب‌های عامه‌پسند با جلدهای رنگارنگ و داستان‌های هیجانی پر از قتل و جنایت و خیانت، یا رمان‌های عاشقانه‌­­ آبکی که بدون عمق و بدون دغدغه فکری نوشته می‌­شوند و تنها هدفشان هم تولید کلیشه‌های تکراری، جذابیت‌های ظاهری و هیجان‌سازی سطحی است و البته قربانی­ کردن هنر در پیشگاه بازار و فروش و چاپ چندباره. نمونه دیگر ازین کاروان ابتذال را هم می­‌توان در عبارات و شعرهای شناور در فضای مجازی دید، کلمات و عباراتی به‌ظاهر عالمانه یا هنرمندانه‌ (!) ولی در واقع، لفاظی و بازی با کلمات‌ برای تحریک احساسات و عواطف، جلب لایک و معروفیت و گیشه.

آنچه در پایان می­‌توان گفت، این است که هنر و ادبیات اصیل همواره از دلِ رنج، دغدغه­‌های انسانی و آرمان­‌های متعالی بشری برمی‌آید، نه از بازار و شهرت و سیاست و جنگِ قدرت. و هرگاه که یک اثر هنری به ابزار بدل شود، بدون تردید در معرض خطر ابتذال قرار خواهد گرفت و به ­سرعت از جوهر و معنا و کارکرد واقعیِ تهی خواهد شد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

تزریق ۲۰ میلیارد تومان یارانه مصرف نشده به بازار کتاب


به گزارش خبرگزاری تسنیم، بخش پیوست سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران که از یکشنبه (28 اردیبهشت) آغاز به کار کرده است تا پایان روز پنجشنبه اول خرداد (1404) به کار خود ادامه می‌دهد.این بخش به فروش ویژه کتابفروشی‌ها اختصاص دارد و علاقه‌مندان می‌توانند به هر دو صورت حضوری و مجازی از کتابفروشی‌های عضو سامانه بازار کتاب منابع مورد نظر خود را با 20 درصد تخفیف یارانه کتاب تا خرید دو میلیون تومان برای هر کدملی، تهیه کنند.

آن دسته از دانشجویان، طلاب، اعضای هیات علمی دانشگاه‌ها، پژوهشکده‌ها و مراکز علمی و آکادمیک دیگر و عموم مردمی که برای دریافت یارانه سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران ثبت‌نام کرده و همچنین اهالی قلم که مشمول دریافت اعتبار خرید کتاب بوده اند و هیچ مبلغی از یارانه دریافتی خود را مصرف نکرده‌اند، می‌توانند آن یارانه را در سامانه بازار کتاب و در طرح پیوست به مصرف برسانند.

 یارانه‌های مصرف نشده در بخش مجازی سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران 20 میلیارد تومان است که به سامانه بازارکتاب منتقل شده است و علاوه بر آن معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز مبلغ 10 میلیارد تومان یارانه برای عموم مردم درنظر گرفته تا در طرح پیوست نمایشگاه کتاب تهران به مصرف دوست‌داران کتاب برسد.

علاقه‌مندان برای خرید کتاب از پیوست سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران تا پایان روز پنجشنبه اول خرداد (1404) فرصت دارند تا به سامانه bazarketab.ir مراجعه کرده و به تهیه منابع مورد نظر خود با 20 درصد تخفیف یارانه کتاب بپردازند.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

نخستین جایزه شعر «ساعد باقری» برگزار می‌شود


به گزارش خبرگزاری تسنیم، فراخوان نخستین جایزه شعر «ساعد باقری» منتشر شد. این جایزه توسط کانون ادبی آیینه در شهریورماه برگزار خواهد شد.

در متن فراخوان جایزه ساعد باقری آمده است: انجمن ادبی مستقل آیینه که فعالیت خود را از اردیبهشت سال 1399 شروع کرده، به عنوان یکی از پویاترین انجمن‌های مستقل ادبی، در نظر دارد به پاسداشت یک عمر فعالیت استاد «ساعد باقری» در حوزه‌های ادبی، آموزشی، پژوهشی، موسیقی و رسانه و به بهانه‌ گرامیداشت شعر فارسی که گنجینه‌ای ناتمام و غنی در فرهنگ ایرانیان است، جایزه‌ شعری  را با عنوان و نام استاد ساعد باقری به صورت سالانه برگزار کند.

از این رو مفتخریم در سایه‌سار حضور مغتنم استاد ساعد باقری، دور نخست این جایزه را در شهریور سال 1404 به پایمردی اعضای انجمن آیینه و شاعران و متخصصان حوزه‌ شعر و با حضور داوران گرانمایه، به صورت مستقل و بدون وابستگی به نهادهای دولتی و عمومی و تنها با حمایت دغدغه‌مندان بخش خصوصی به ثمر بنشانیم. باشد که این راه روشن در جان و جسم دوست‌داران شعر ماندگار باشد.

 علاقه‌مندان در هر رده سنی از 15 اردیبهشت می‌توانند سه اثر را در موضوع و قالب آزاد (غزل، ترانه، شعرنو، شعر کلاسیک و …) تا 30 تیرماه  به دبیرخانه از طریق وبسایت رسمی جایزه به آدرس saedaward.ir بفرستند.

مراسم پایانی این جایزه 13 شهریورماه همزمان با زادروز استاد ساعد باقری برگزار خواهد شد. عبدالمهدی نوری دبیری این جایزه را برعهده دارد و محمد سلمانی، اسماعیل امینی، هرمز علیپور، کبری موسوی قهفرخی و حمیدرضا شکارسری داوران نهایی جایزه هستند. 

 میزان جایزه نیز به این شرح است:  تقدیرنامه و تندیس جایزه به همراه مبلغ 300 میلیون ریال برای نفر اول و تقدیرنامه برای سایر برگزیدگان به همراه چاپ کتاب مجموعه آثار برگزیده.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

روایت بی‌تعارف “ننه علی” از روزهای جنگ


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، “قصه ننه علی” از آن کتاب‌های خواندنی جنگ است که ماجرای دو فرزند از یک خانواده شهید را به تصویر می‌کشد. مرتضی اسدی، نویسنده، در این اثر به سراغ مادر شهیدان علی و امیر شاه‌آبادی رفته و با او گفت‌وگو کرده است. 

کتاب با محوریت شخصیت این دو شهید نوشته شده، اما ما در سطر به سطر کتاب با شخصیت مادری مواجه هستیم که علی‌رغم سختی‌های فراوان، سعی دارد سایه مادری را از سر فرزندانش کم نکند و در کشاکش زندگی، پناه فرزندانش باشد‌. 

شاید خیلی از ما عکس شهید علی شاه‌آبادی را بارها و بارها دیده باشیم، چهره آرامی در قاب تصویر نشسته؛ گویی به خواب رفته است. در حالی که این عکس تنها دقایقی پس از شهادت او و همرزمش، عباس حصیبی، در سومین روز از عملیات کربلای 5، زمانی که نیروهای ایرانی تحت محاصره شدید نیروهای عراقی بودند، توسط رضا احمدی، یکی از نیروها، گرفته شد. 

کتاب , ادبیات دفاع مقدس , شهید ,

 

کتاب “قصه ننه علی” در روایت بی‌تعارف است و مصلحت‌اندیشی‌های معمول را ندارد که باعث حذف برخی از خاطرات می‌شود؛ و همین نکته کتاب را با بسیاری از آثار مشابه متمایز می‌کند. نویسنده به خوبی توانسته فضایی را که فرزندان در آن رشد کرده‌اند به تصویر بکشد و نشان دهد که زندگی شهدا، چنانکه تصور می‌شود، ایده‌آل نبوده و آنها با وجود چالش‌های مختلف از نظر معنوی به این درجه رسیده‌اند. 

در معرفی این اثر آمده است: در کتاب قصه ننه علی داستان زندگی دخترکی کم سن و سال را که برای کمک به معیشت خانواده پا به پای مادرش کار کرد و رشد یافت را می‌خوانیم. این دختر در سن پایین به خانه‌ٔ بخت رفت. ازدواج زهرا برایش زندگی راحتی به ارمغان نیاورد. همسر زهرا مردی تندخو بود که هر حرف و رفتار زهرا را که به مذاقش خوش نمی‌آمد با کتک جواب می‌داد.

سال‌ها گذشت و زهرا مادر چند فرزند بود‌. دوتا از فرزندان پسر زهرا، به نام‌های علی و امیر قصد حضور در جبهه را داشتند و برای کسب رضایت پدر دست به دامان مادر شدند. زهرا برای اجابت خواسته‌ٔ فرزندانش با ترفندهای زنانه و قربان صدقه رفتن پا پیش می‌گذاشت و با کتک جواب می‌گرفت؛ اما با اصرار زیاد و تحمل سختی‌های این مسیر بالاخره موفق شد تا مجوز بهشت را برای فرزندانش بگیرد؛ و حالا او مادر دو شهید و مورد احترام یک ملت است و بسیاری از مردم او را ستایش می‌کنند.

هجدمین چاپ از کتاب “قصه ننه علی” به کوشش انتشارات حماسه یاران در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است. 

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

اشک‌های رهبر انقلاب هنگام خواندن شعری درباره شهید باکری+فیلم


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، علیرضا قزوه، شاعر، در دیدار امسال شاعران با رهبر معظم انقلاب شعری را به مناسبت چهلمین سالروز شهادت مهدی باکری به این شرح قرائت کرد:

احمد کجایی؟ کاش اینجا می‌شدی ای کاش
یک دم شریک محفل ما می‌شدی ای کاش

احمد در اینجا چیزهایی تازه می‌بینم
با من دمی گرم تماشا می‌شدی ای کاش

احمد بیا بیسیم مهدی از نفس افتاد
مهدی شفیع محشر ما می‌شدی ای کاش

اسفند روز بیست و پنجم سال 63
40 سال رفت ای کاش پیدا می‌شدی ای کاش

 

.

 

شهید مهدی باکری به سال 1333 در شهرستان میاندوآب در یک خانواده مذهبی و با ایمان متولد شد. در دوران کودکی،  مادرش را که بانویی باایمان بود از دست داد. این فرمانده نظامی ایرانی در عملیات بدر، به خاطر شرایط حساس عملیات، طبق معمول، به خطرناکترین صحنههای کارزار وارد شد و در حالی که رزمندگان لشکر را در شرق دجله از نزدیک هدایت می‌کرد، تلاش می‌کرد تا مواضع تصرف شده را در مقابل پاتک‌های دشمن تثبیت کند، که براثر اصابت تیر مستقیم دشمن، ندای حق را لبیک گفت.

شعر قزوه به آخرین مکالمات این فرمانده و قهرمان ملی با شهید احمد کاظمی اشاره دارد که قرائت آن، با اشک‌های رهبر انقلاب همراه بود. 

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

تحسین رهبر انقلاب از شعری که «هر بیتش یک آفرین داشت»+فیلم


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، محمد رسولی، شاعر تهرانی، سروده‌ای را در محضر رهبر معظم انقلاب تقدیم کرد. مقام معظم رهبری پس از اتمام شعرخوانی این شاعر فرمودند: «هر بیتش یک آفرین داشت».

 

مشروح شعر رسولی را می‌توانید در ادامه بخوانید و فیلم شعرخوانی این شاعر جوان را می‌توانید ببینید:

به نام او که از آیات او بسیار باید گفت
خدا زنده است، این را اول اخبار باید گفت

خدای انتم الاعلام، وقت نصرت و امداد
خدای وعده‌های صادق لایخلف المیعاد

خدا از عمر نوح آینه‌ای هم‌قد ایمان ساخت
همان نوحی که کشتی را به امرش در بیابان ساخت

و ابراهیم در هر امتحان بر او توکل کرد
خدا در آتش نمرود بین شعله‌ها گُل کرد

خداوندی که از نیل خروشان جاده می‌سازد
و اعجاز از عصایی پیش پا افتاده می‌سازد

 

.

 

عزیز مصر، روزی یوسف در چاه افتاده است
خدای ما خدای لحظه‌های خارق‌العاده است

به خاک ذلت افتاده است، پیش او تکبرها
خدای بدر، آن پیروزی دور از تصورها

به صدها جلوه ما آن روح را در کالبد دیدیم
خدای بدر را در عبرت تلخ احد دیدیم

خدا در خط به خط وعده‌های راستین پیداست
خدا در ضرب شمشیر امیرالمومنین پیداست

حسین ابن علی در قتلگاه او را تماشا کرد
جهان راه خودش را از همان گودال پیدا کرد

فراتر از همه تحلیل‌ها، آری خدایی هست
تماشاچی مباش ای دل، تو را هم کربلایی هست

خدا امروز هم مانند دیروزش خدایی کرد
خدا بود آنکه در تشییع سید خودنمایی کرد

فقط او مرگ را اینگونه در انظار زیبا کرد
خدا در لحظه‌های آخر سنوار غوغا کرد

خدای حاج قاسم، آن بزرگ روستازاده
همان مردی که با اخلاص دنیا را تکان داده

در آن باران و مه تنها خدا تسکین مردم شد
شبی که تکه‌ای از قلب ما در ورزقان گم شد

خدا حالا رئیسی را به یک حجت بدل کرده است
چه زیبا پیکرش را پرچم ایران بغل کرده است

خدا این اشک‌ها را عصر عاشورا سیاسی کرد
یکایک سوگواری‌های ما را هم حماسی کرد

خدا با ماست، او اینجاست، هم مقصود، هم راه است
همیشه نصرتش در باور ان تنصرالله است

خدا در غزه افشا کرد، راز روزگار این است
که معیار شرافت نسبت ما با فلسطین است

نمانَد ظلم پابرجا، نمانَد سرخوشی‌هایش
مگر فرعون خیری دیده از کودک‌کشی‌هایش

به جولان ستم تاریخ هم در حال تکرار است
معاویه است در شام اینچنین سرگرم کشتار است

خدا زنده است و حرمان است در زندان خود ماندن
خدا زنده است و کفران است در بُهت احد ماندن

مبادا دست روی دست بگذاریم و بنشینیم
اگر حرکت کنیم، آن قله را نزدیک می‌بینیم

در این اوضاع وانفسا مباش از بی‌تفاوت‌ها
تبر بر دوش باید بود در پیکار با بت‌ها

اگرچه سفره‌ها زخمی شد و این زخم کم هم نیست
یقین داریم اما خارج از این مرز مرهم نیست

نجابت، پایمردی، یک‌دلی، ایمان، امید اینجاست
به هر سو رو کنی، جانی جوان، سروی رشید اینجاست

ز خاطر بردن این سروها رسم فتوت نیست
و ما را جز شهیدان با کسی عقد اخوت نیست

نیندازیم کشور را به دام حزب بازی‌ها
در این جنگ روایت‌ها در این بن‌بست‌سازی‌ها

بدا بر حال آن چشمی که در این روزها خواب است
به هر نحوی تماشا می‌کنم، این جنگ احزاب است

به اسم صلح، در دستان شیطان نامه جنگ است
هراسی نیست در دل‌ها، اگر هنگامه جنگ است

هراسی نیست از شیطان، ز های و هوی طغیانش
اگر او می‌کند آغاز، دست ماست پایانش

نترسیم و نترسانیم، ترس آهنگ ابلیس است
بدان که ناامیدی آخرین نیرنگ ابلیس است

تمام زخم‌های ما برای حفظ این خانه است
کسی با گرگ اگر فکر توافق کرد، دیوانه است

بیا ای هم‌وطن فریاد شو ضد فراموشی
خیالی خام را دیده، شتر در خواب خرگوشی

بگو از دیرباز این مرز وقت رزم چالاک است
از این قلدرترش امروز در خروارها خاک است

 

بسوز ای سعی باطل، پرچم ایران نمی‌سوزد
نمی‌دانی مگر در شعله‌ها ایمان نمی‌سوزد

گمان بردی که این‌بار این حکایت فرق خواهد کرد؟
خدا فرعون را یک بار دیگر غرق خواهد کرد

هر آنچه داشتی رو کرده‌ای، این آخرین برگ است
سر جان شرط می‌بندم، قمار آخرت مرگ است

ولی ما وعده‌حقیم و از باطل نمی‌ترسیم
شهادت آرزوی ماست، از قاتل نمی‌ترسیم

به کف پیراهنی خونین، کسی از راه می‌آید
خدا زنده است ای مردم، ولی‌الله می‌آید

به استقبال او فریاد شد: انّا علی العهدی
کسی که هست عیسی از حواریون او مهدی

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

شاعر مجردی که شعر طنز با موضوع فرزندآوری خواند!


به گزارش خبرگزاری تسنیم، محمد قریشی، شاعر جوانی از استان فارس، در دیدار امسال شاعران با رهبر معظم انقلاب شعر طنزی با موضوع فرزندآوری به این شرح خواند:

ای که در کل عرصه‌ها هستی
از تمام زنان طایفه سر

تحت لیسانس ابروان تواند
مجتمع‌های چاقو و خنجر

هست یک نیمروی ساده تو
از فسنجان سایرین برتر

ای که شوفاژهای بی‌مانند
به تف دست‌هات رشک برند

چشم و سیما و مو و ابرویت
قهوه و شیر و آبشار و کمند

از میان هزار مورد خاص
تو شدی در نگاه بنده پسند

قند خونم اگرچه بد بالاست
ای لبان تو قند، باز بخند …

 

.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

یک رمان امنیتی در بازار نشر


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، انتشارات کتابستان ویراست تازه‌ای از رمان «باروت خیس» یک روایت مهیج و امنیتی‌ از شهید حاج قاسم سلیمانی به قلم مرضیه اسعد بلند دوست را روانه بازار نشر کرده است.

 زهرا اسعد بلند دوست در این رمان به روایت یک قصه امنیتی پرداخته است،‌ وی در این رمان از یک خبرنگار غیرمعمولی که برای رسیدن به هدفی بزرگ همه‌جا را زیرورو می‌کند، سخن گفته است.

این خبرنگار تمام آسیای غربی را جست‌وجو کرده تا در عراق به مقصودش برسد. او دختری است که آموزش‌هایی طاقت‌فرسا در دژهای نامقدس سرزمین مقدس گذرانده تا بدل به اسلحه‌ای شود برای شکار فرمانده. «فادیه» فقط چند بند انگشت تا نشستن مدال افتخار عبری بر سینه‌اش فاصله دارد، اما ناگهان اتفاقی می‌افتد. «دانیال» و «حاج اسماعیل» این‌بار هم در مسیر طغیان ایستاده‌اند. قرار است فادیه چون تاسی سرگردان بچرخد تا تمام آن جفت‌شش‌های مشقی‌اش را بالا بیاورد. در این میان، پای یک غریبه‌ای آشنا هم به رمان باز می‌شود. 

«قراری غیرعاشقانه در میدان شکار»، «دستبند خونی، مچ‌های زخمی»، «به‌صَرف قهوه عربی، گلوله جنگی»، «وقتی ابلیس مرثیه می‌خواند» و «عطر دارچینی و خنک یک اسلحه» عناوین فصل‌های این کتاب است.

در بخشی از این کتاب که کتابستان حالا چاپ پنجم آن را منتشر کرده است،‌ می‌خوانیم:  «درنگ نکرد. با گام‌هایی بلند و فرز به‌سمت دیوار رفت. لی‌لی‌کنان خود را به جنازه مأموران رساندم و یکی از اسلحه‌ها را درون جیب هودی‌ام جا دادم. فرد ناشناس لپ‌تاپ و هارد را درون کوله گذاشت. دستانم حس نداشتند. اسلحه دوم را که مجهز به صداخفه‌کن بود، بین انگشتان خونینم گرفتم. ناشناس با کوله به‌سراغم آمد، بازویم را گرفت و کشان‌کشان به‌سمت در برد. لعنتی تند قدم برمی‌داشت و پاهای بی‌جانم به‌اجبار همراهش می‌دویدند. به در ورودی رسیدیم. با احتیاط راهرو را چک کرد. امن بود. دوباره مرا به‌دنبال خود کشید. سمت راه‌پله رفتیم. نگاهم روی آسانسور سُر خورد. درش باز بود و چیزی شبیه آدامس، روی چشمی را پوشانده بود. کار همین ناشناس بود. پایین‌رفتن از پله‌ها برای من یعنی فشار قبر، اما استفاده از آسانسور در این شرایط یعنی حماقت محض. پله‌ها را چندتا یکی دنبالش می‌تاختم. گاهی زیر پایم خالی می‌شد و او پیچ پنجه‌هایش را دور بازویم محکم‌تر می‌کرد تا مهارم کند. اولین پاگرد به اتمام رسید. عرق ضعف بر جانم نشست. سرش را آن‌طرف نرده‌ها هل داد و نگاهی به انتهای مسیر انداخت. فرصتی برای تازه‌شدن نفس نداد و دوباره مرا در مسیر پله‌ها هدایت کرد. دوست داشتم چون دخترکان ساده داد بزنم که جان ادامه‌دادن ندارم، که کمی مهلت بده، که مگر نمی‌بینی سرتاپا زخم هستم، اما نمی‌شد، چون من هیام و اریحا و فادیه‌ای بودم غیرمعمولی. فک روی فک می‌فشردم و پابه‌پایش می‌دویدم. درد جزئی از من حساب می‌شد، مثل قلب، مثل روح. ناگهان گلوله‌ای به نرده آهنی اصابت کرد. ناشناس مرا همراه خود به‌سمت دیوار هل داد. نگاهش کردم: «فکر کنم اومدن.» انتظارش را داشتم، اما حالش را نه. گره انگشتانش شل شد. دستم را بیرون کشیدم و اسلحه را دردمندانه مسلح کردم: «نمی‌دونم کی هستی، اما فعلاً هم‌سنگریم. پس سعی کن خوب بجنگی و زخمی نشی، چون من اهل نعش‌کشی نیستم.» حرف نزد، فقط به نشانه تأیید سر تکان داد. تابی بین ابروانم انداختم. ورم گونه و چشمم سوخت: «ببینم، تو لالی؟!»»

انتشارات کتابستان چاپ پنجم این کتاب را در 292 صفحه به قیمت 295 هزار تومان منتشر کرده است.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

اعلام برنامه‌های کتابخانه ملی در نوروز


به گزارش خبرگزاری تسنیم، سازمان اسناد و کتابخانه ملی در اطلاعیه‌ای شیوه خدمات‌رسانی تالارهای مطالعه این کتابخانه در ایام نوروز و تعطیلات عید فطر را اعلام کرد. 

بر این اساس روزهای 30 اسفند 1403 و 1 و 2 فروردین 1404 تعطیل اعلام شده است.  همچنین طبق برنامه‌ریزی انجام شده، از 3 تا 13 فروردین، خدمات‌رسانی در دو بازه زمانی 8:00 تا 18:00 و 18:00 تا 24:00 انجام می‌شود.

 

برنامه کتابخانه ملی در عید سعید فطر نیز اینطور اعلام شده است: در روز عید سعید فطر (11 فروردین) خدمات‌رسانی از ساعت 10:00 صبح آغاز خواهد شد. 

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم